MR.Perfect
آرنولد آلویس شوارزنگر (به آلمانی: Arnold Alois Schwarzenegger) (زاده ۳۰ ژوئیه ۱۹۴۷) بدنساز اتریشی-آمریکایی، برنده جایزه گوی طلایی بازیگری، و سیاستمدار جمهوریخواه آمریکا است و فرماندار سابق ایالت کالیفرنیا میباشد. او ۷ بار قهرمانی در مسابقات مستر المپیا(معتبرترین مسابقات پرورش اندام)در سالهای ۱۹۷۰-۱۹۷۱-۱۹۷۲-۱۹۷۳-۱۹۷۴-۱۹۷۵-۱۹۸۰ را دارد و یکی از پرافتخارترین قهرمانان جهان است. طبق گفته ی خود آرنولد او زیاد طعم شکست را در مسابقات نچشیده است و واقعا نیز همچین است زیرا از ۲۵ مسابقه ی رسمی و بین المللی که داشته است فقط ۲ مسابقه را اول نشده است و در ان دو مسابقه به مقام ۲ رسیده است. نام او در کتاب رکورد های گینس به عنوان بهترین و کاملترین بدن انسانی امده است..اندازه ی بدن او در زمانیکه در اوج شهرت و قهرمانی بود بدین شرح است: بازوها: ۵۷ سانتی متر سینه: ۱۴۶ سانتی متر کمر: ۸۵ سانتی متر رانها: ۷۴ سانتی متر ساق پا: ۵۰ سانتی متر وزن بدن: ۱۰۸ کیلوگرم قد: ۱۸۸ سانتی متر از بهترین دوستان او میتوان به - - و اشاره کرد که در دوران ورزشی زندگی او خیلی تاثیرگذار بودند.. او در هفتم اکتبر ۲۰۰۳ فرماندار کالیفرنیا به جای شد و در هفدهم نوامبر ۲۰۰۳ سوگند خورد تا راه گری دیویس را ادامه دهد. در شانزدهم سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که میخواهد درسال ۲۰۰۶ دوباره فرماندار کالیفرنیا شود. او در سال ۲۰۰۵ بهترین و محبوبترین سیاستمدار سال انتخاب شد. مردم از او به عنوان فرشته نجات کالیفرنیا نام میبردند که همانند ترمیناتور با مشکلات مبارزه میکرد. مردم به او القابی چون «درخت زیتون اتریشی»، «نابودگر»، «گاورنِیتور» (واژه مشتق از کلمات انگلیسی «گاورنِر» به معنای فرماندار و «ترمینِیتور» به معنای نابودگر) دادهاند، او در جوانی در پرورش اندام شهرت زیادی کسب کرد. جیمز یوجین "جیم" کری (به انگلیسی: James Eugene "Jim" Carrey) (زاده ۱۷ ژانویه ۱۹۶۲) هنرپیشه و کمدین کانادایی-آمریکایی است. وی ۲ بار برنده جایزه گلدن گلوب برای فیلمهای نمایش ترومن و شده است.
جیم کری با نام «جیمز یوجین کری» بهدنیا آمد. پدرش ساکسیفونیست جاز بود و به همین دلیل از کودکی در نمایشها و برنامههای کمدی حضور داشت. با بی کاری پدرش وضعیت خانواده نا مساعد شد و وی مجبور شد بعد از مدرسه در یک کارخانه کار کند. به همین دلیل دبیرستان را رها کرد و پس از مدتی کارگری در ۱۹ سالگی از تورنتو به لس آنجلس نقل مکان کرد. در هالیوود مدتی اجراهای کمدی تک نفره را در کلوبهای شبانه تجربه کرد و آرام آرام وارد سینما شد. تا یک دهه پس از انجام فعالیتهای سینمایی نقش مهمی را بدست نیاورد. در اولین فیلمهایش هیچ نشانی از استعدادهای نمایشی خود بروز نداد و در سالهای بعد شاید مهمترین فیلم کارنامهاش پگی سو ازدواج کرد از فرانک کوپولا باشد که نقش حاشیهای را در آن بعهده داشت. تا پایان سال ۱۹۹۲ جمعا در هشت فیلم و چند مجموعه تلوزیونی ایفای نقش کرد و در بعضی از آنها با نام جیمز کری ظاهر شد. اما «ایس ونچورا» پایان این دوره از فعالیتهایش بود. در این فیلم
در اینجا بود که برای نخستین بار قابلیتهای فراوان کمدیاش را به نمایش گذاشت و همین سبب شد با دستمزد کمی بیشتر نقش اول فیلم ماسک را از آن خود کند. نمایش این دو فیلم در فاصلهایی کوتاه و فروش بالای هردو کری را تبدیل به یک ستاره کرد. برای احمق و احمقتر در همان سال ۷ میلیون دلار دستمزد گرفت و با قبول نقش ریدلر در فیلم همیشه بتمن که قبلا توسط رابین ویلیامز رد شده بود نشان داد که میخواهد متفاوت نیز باشد. در ۱۹۹۵ با نمایش قسمت دوم «ایس ونچورا» محبوبیتش بیشتر شد. در همین سال پس از هشت سال زندگی با «ملیسا وومر» که پیشخدمتی ساده بود از وی طلاق گرفت و یک سال بعد با همبازیاش در احمق و احمقتر ازدواج کرد که این هم یکسالی بیشتر دوام نیاورد. پس از موفقیت ۴ کمدی پی در پیاش برای فیلم «نصب کننده تلویزیون کابلی» (مرد کابلی) ۲۰ میلیون دلار دستمزد گرفت تا لقب گرانترین ستاره کمدی را از آن خود کند. شکست تجاری «نصب کننده...» که بیشتر بدلیل چرخش او از طنز سطحی به طنز تلخ بود بلافاصله با فیلم «دروغ گو دروغ گو» با همان چهره قبلی جیم کری دوباره موقعیت کاری او را مستحکم کرد. پس از این فیلم نشان داد که جایگاهی که در آن قرار گرفته است راضیاش نمیکند و سعی فراوانی کرد تا در فیلم کارگردانهای مطرح تر ظاهر شود و حاصل این تلاش بازی در نمایش ترومن از پیتر ویر بود که با شکستن دستمزدش به آن رسید. نقش آفرینی کری در این فیلم خیره کننده بود و جایزه گلدن گلوب را برایش به ارمغان آورد. در دو فیلم بعدی او یعنی «مردی در ماه» و فیلم «من، خودم و آیرین» نیز خوب ظاهر شد و برای «مردی در ماه» دوباره جایزه گلدن گلوب را دریافت کرد و با دومی نیز محبوبیت بیشتری در بین سینماروها و صاحبان کمپانیها بدست آورد. از آغاز فیلمبرداری «من، خودم و آیرین» با همبازیاش رنی زلوگر رابطهایی نزدیک داشت که تا آستانه ازدواج هم پیش رفت اما جنجالها و حواشی رسانهایی سبب شد این ازدواج منتفی شود. اگر جری لوییس جایگزین ستارههای کمدی سینمای صامت بود جیم کری هم همان خصوصیات را از وی به عاریت گرفت و به آنها روح زمانه و سینمای مدرن دهه ۱۹۹۰ را دمید. در کمدیهای جیم کری پرده دریهای اخلاقی و شوخیهای گاه وقیح به شلوغی و طنز بزن و بکوب جری لوییس و هم دورههایش اضافه شده است. در سالهای پایانی دهه ۱۹۹۰ کری سعی فراوانی کرد تا تنها یک کمدین موفق در گیشه نباشد. پذیرفتن نقش «ریدلر» در «همیشه بتمن» که نه نقش اول بود و نه دستمزد بالایی داشت و بعد از «نصب کننده تلویزیون کابلی» و عدم موفقیت هردو او را نا امید نکرد و با بازی در «نمایش ترومن» و «مردی در ماه» به آن هدف خود رسید. هر چند در این سالها آکادمی، او را حتی شایسته دریافت کاندیدایی اسکار هم ندانست اما او هم از سوی کانونهای منتقدان و هم از سوی جشنوارهها و هم در مراسم اهدای جوایز سالیانه مورد تقدیر قرار گرفت. با بازی در فیلم خیره کننده «درخشش ابدی یک ذهن پاک» تجربه جدیدی را پشت سر گذاشت و نشان داد که در غیر کمدی نیز میتوانند خوش بدرخشد. کری با دو چهره متفاوت و حرکات مخصوص به خود در آسمان سینمای امروز ستارهای محبوب است و همین دو چهره باعث میشود وی بازیگر مطرحی در سینمای معاصر به شمار آید.
دواین جانسون (به انگلیسی: Dwayne Johnson) ملقب به د راک (به انگلیسی: The Rock) (زاده ۲ مه ۱۹۷۲ در هایورد کالیفرنیا) كشتي گير حرفه اي (قهرمان 7 دوره جهان)و بازیگر آمریکایی هست. فهرست فیلمهایی که دواین جانسون در آنها به ایفای نقش پرداختهاست :
سیلوستر اِستالونه یا سیلوستر استالون (در آمریکا و سایر کشورها سیلوستر استالون گفته میشود) (زادهٔ ۶ ژوئیه ۱۹۴۶) متولد نیویورک، بازیگر و کارگردان و تهیهکننده مشهور ایتالیاییتبار است . سیلوستر گاردنز استالونه در نیویورک سیتی به دنیا آمد. نام پدرش فرانک استالونه و مادرش جکی لابوفیش می باشد. پدر استالونه یک مهاجر سیسیلی است و مادرش آمریکایی میباشد ولی یکی از مادربزرگهای مادری استالون، اوکراینیتبار است. وقتی پانزده ساله بود، همکلاسیهایش میگفتند در بین بچهها از همه بیشتر احتمال دارد که با صندلی الکتریکی اعدام شود! استالونه در دهه شصت وارد دانشگاه میامی شد و سه سال در آنجا تحصیل کرد ولی پس از مدتی درس را رها و به بازیگری روی آورد. تقریبا تمام خانواده سیلوستر استالونه هنرمند هستند . برادرش فرانک جونیور استالونه، خواننده و بازیگر می باشد، مادرش بازیگر و فالگیر است و پسر ارشدش که سیج استالونه نام دارد، بازیگر و کارگردان است . سیج در فیلم راکی ۵ در نقش پسر راکی بازی کرده است . استالون سه بار ازدواج کرده است. همسر اولش ساشاچاک ( از ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۵ ) که یک عکاس بود و در نگارش فیلمنامه راکی، کمکهای شایانی به استالون کرد. ساشا پس از قبول شدن در تست بازیگری در نقش اول فیلم play it as it lays با مخالفت استالونه رو به رو شد . استالونه به او اجازه خروج از نیویورک را نداد! و بهانهاش هم این بود که برای تایپ فیلمنامههایش به او نیاز دارد...! همسر دوم استالونه بریجیت نیلسون ( از ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷ ) نام داشت که یک بازیگر بود . او در فیلم راکی ۴ و سپس کبری با استالونه همبازی بود. این ازدواج همانند ازدواج های دیگر بریجین نیلسون خیلی زود به طلاق منجر شد . ازدواج اول بریجیت با کاسپر ونیرنیگ موزیسین، دانمارکی بود. او پس از جدایی از استالونه نیز با مارک گاستینو فوتبالیست آمریکایی نامزد شد و یک پسر از او دارد. بریجیت پس از آن با سباستین گوپلند ، کارگردان و عکاس که پسرعموی اوراندو بلوم ( یکی از بازیگران سری ارباب حلقه ها و دزدان دریایی کارائیب ) محسوب می شود، زناشویی کرد و در ماه مارس ۲۰۰۵ و در ازدواج پنجم خود با ماتیا دسی، که یک کافه دار بیست و هشت ساله ایتالیایی تبار بود ازدواج کرد. ولی این ازدواج هیچگاه رسمی قلمداد نشد زیرا در آن هنگام او رسما از همسر چهارمش طلاق نگرفته بود. همسر سوم استالونه جنیفر فلیون ( از ۱۹۹۷ تا کنون ) نام دارد یک مدل می باشد و آمریکایی ایرلندی است . فلیون در چهارده اگوست سال ۱۹۶۸ در شیکاگو به دنیا آمده و مدرک دانشگاهی وی در رشته اقیانوسشناسی میباشد. او دو خواهر بازیگر به نامهای جولی فلیون و تریشیا فلیون دارد . استالونه و فلیون در قصر بلنهایم واقع در آکسفورد شایر انگلستان ازدواج نمودند. استالونه پنج فرزند دارد. سیج استالونه و سرجو استالونه از همسر اولش ساشا چاک هستند و در سالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۷۹ به دنیا آمدند. دختران استالونه سوفیا رز - که بیماری قلبی مادرزادی دارد و یک سوراخ در قلب اوست -، سیستین رز و اسکارلت رز از همسر سومش جنیفر فلیون میباشند که به ترتیب در سالهای ۱۹۹۶، ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ متولد شدند. استالونه فرزندی از بریجیت نیلسون ندارد . اولین کار سینمایی او بازی در فیلم مهمانی در خانه کیتی نام داشت . سالها بعد، زمانیکه استالون به شهرت رسید، سازندگان این فیلم آن را با نام جدید مرد ایتالیایی - اشاره به نام مستعار کاراکتر راکی بالبوآ در فیلم راکی - روانه بازار کردند. نقشهای اولیه استالونه بسیار کوتاه و کم اهمیت بودند که از آنها می توان به فیلم موزها ساخته وودی آلن اشاره کرد که استالون در یک پلان در نقش یک جیب بُر ظاهر شده است . استالونه بعد از بازی در چند فیلم ضعیف دیگر، شبی با دیدن مسابقه بوکس محمد علی کلی به فکر نوشتن فیلمنامه راکی افتاد. همان شب شروع به نوشتن فیلمنامه راکی کرد و آن را سه روزه به پایان رساند. استالونه تلاش بسیاری کرد فیلمنامه راکی را بفروشد ولی برای فروش آن شرطی هم داشت . شرط استالون این بود تا خودش نقش اصلی را بازی کند ولی جان آویلدسن (کارگردان) و تهیهکننده مایل بودند برای بازیگر نقش راکی از یک هنرپیشه مطرح استفاده کنند . کاندیدای این نقش برت رینولد و یجیمزکان بودند اما استالونه سرانجام موفق شد آنها را متقاعد کند و خودش نقش راکی بالبوآ را بازی کند . موفقیت بینظیر سرمایه فیلم ۱ میلیون دلار بود ولی فروش خیره کنندهٔ ۲۱۳ میلیون دلاری آن، استالون را یک شبه به عرش رساند. راکی نه تنها از لحاظ تجاری بلکه از لحاظ هنری یک موفقیت بینظیر بود. راکی در سال ۱۹۷۶ جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کرد. نامزدی جایزه اسکار بعد از اکران فیلم راکی، راجر ایبرت منتقد سرشناس سینمای جهان، استالونه را مارلون براندو ی جدید سینما خواند . استالونه برای این فیلم نامزد جایزه اسکار شد . قسمت های دوم، سوم و چهارم راکی را خود استالون کارگردانی کرد. اوج موفقیت این سری (از لحاظ فروش) قسمت چهارم بود که به فروش فوق العاده ۳۰۰ میلیون دلار دست یافت. اما قسمت پنجم را که (کارگردان قسمت نخست) کارگردانی کرد، در گیشه شکست سختی خورد. در سال ۲۰۰۶ استالون قسمت ششم راکی را تحت عنوان راکی بالبوآ کارگردانی کرد که مورد توجه منتقدین قرار گرفت. در میان بهترین قهرمانان فیلمهای هالیوود نام استالونه در نقش راکی بالبوآ پس از گریگوری پک در نقش ، هریسون فورد در نقش ایندیانا جونز، شان کانری در نقش جیمز باند، همفری بوگارت در نقش ، گری کوپر در نقش و جودی فاستر، در نقش کلاریس استارلینگ، در مقام هفتم قرار دارد. او در سال ۱۹۸۰ در فیلم اولین خون نقش جان رمبو را که یک سرباز جنگ ویتنام بود بازی کرد . نقشی که قرار بود در ابتدا استیو مک کوئین آن را بازی کند که با مرگ مک کوئین، این نقش به استالون رسید . این فیلم و دنباله هایش ( به خصوص قسمت دوم ) به موفقیت بی نظیری دست یافتند . رمبو: اولین خون قسمت دوم سیصد میلیون دلار و رمبو ۳ صد و نود میلیون دلار در جهان فروش رفتند . استالونه در سال ۲۰۰۸ قسمت چهارم این سری را تحت عنوان جان رمبو کارگردانی کرد . استالونه کارگردانی را با فیلم محصول سال ۱۹۷۸ آغاز کرد در حالیکه فیلمنامهنویس و بازیگر آن نیز بود. پس از آن فیلمهای ( دنباله ای بر فیلم )، راکی ۲، راکی ۳، راکی ۴، راکی بالبوآ (راکی ۶)، جان رمبو (رمبو ۴) و را کارگردانی کرد. استالونه پیشنهاد بازی در فیلم های نابودگر و را رد کرده است . وی به همراه آرنولد شوارزنگر و بروس ویلیس مالک هستند. استالونه یکی از طرفداران سینمای بالیوود است . او در یک فیلم هندی نیز در سال ۲۰۰۹ به ایفای نقش پرداخت . "مردم فکر میکنند من عقل چندانی ندارم، پس چرا تصورشان را بهم بزنم؟!"
جان فلیکس آنتونی سینا (به انگلیسی: John Felix Anthiny Cena) بازیگر، رپر و کشتی کج کاری در WWE میباشد آمریکایی و متولد ۲۳ آپریل ۱۹۷۷ است. وی فعالیت ورزشی خود در کشتی حرفهای این رشته را از سال ۲۰۰۲ میلادی آغاز کرده و تا کنون موفق به کسب کمربندهای بسیاری در تمامی رشتههای زیر مجموعه گردیده است. او هم اکنون عنوان محبوب ترین کشتی کج کار را با خود یدک می کشد. اوبه عنوان بازیگر هم فعالیت کرده که از آن جمله در فیلم تفنگدار دریایی ایفای نقش کرده است . او در حال حاضر در برند Raw فعالیت میکند. جان سینا محبوب ترین کشتی کج کار تاریخ WWE و هچنین لقب کاریزماتیک(جذاب) ترین کشتی گیر دهه 2000 را یدک میکشد. جان سینا از سال 2004 تا به الان در 9 wrestle mania شرکت کرده است که به شرح زیر میباشد:{کانر پیروزی های او علامت !است.} آلبوم ها نقش اول
کریستوفرکیت ایروین (به انگلیسی: CHRISTOPHER KEITH IRVIN) متولد ۹ نوامبر ۱۹۷۰ میلادی در نیویورک یک کشتی کج کار بزرگ و خوانندهٔ موفق گروه فازی الگو:Fozzy میباشد.البته او در عرصه های دیگر مانند نویسندگی مجریگری وگویندگی رادیو هم حضور داشته است.او در کمپانی WWE بانام مستعار کریس جریکو کشتی میگیرد و یکی از بزرگان ۱دهه گذشته این کمپانیست.از جمله افتخارات او میتوان اشاره به این داشت که او اولین قهرمان بی رقیب (Undisputed) به شمار میرود زمانی که در در ونجنس 2001(vengeance) راک و اسـُتن کلد استیو آستین را شکست داد و هر دو قهرمانی جهان را بدست آورد. او توانسته است درمدت حضور خود در کمپانی 6 بار قهرمانی جهان و همینطور رکورد 9 بار قهرمانی بین قاره ای را بدست آورد.او همچنین به همراه کسانی مانند ادج, کریستین وکریس بنوا کمربند های تگ تیم را صاحب شده است.او درکل صاحب 30 قهرمانی شده که اگر کمربند قهرمانی آمریکا به آنها اضافه شود تنها کشتی گیر مذکری خواهد بود که در دهه اخیر تمامی کمربند های ممکن را بدست آورده است. سرانجام در روز 2 ژانویه سال 2012 میلادی او رسما به حرفه کشتی بازگشت و برای بار سوم وارد کمپانی wwe شد. کریس در سن نوزده سالگی به مدرسه کشتی برادران هارت رفت و در روز اول با لنس استورم آشنا شد.2 ماه بعد آماده بود تا در نمایش های آزاد شرکت کند و اولین بازی خود را در 2 اکتبر 1990 با یک مساوی در برابر استورم آغاز کرد, سپس به همراه او تگ تیم تشکیل داد.او در همان زمان نام جریکو را از آلبوم گروه هالووین به نام "والز آو جریکو" یا "Walls of Jericho" برای خود انتخاب کرد.در آن زمان او برای پیشرفت خود به همراه استورم و همینطور آدام کُپلند "ادج", جیسون رِسو "کریستیَن" و ریکی گرین "راینو" همسفر شد.پس از آن جریکو به همراه استورم به ژاپن رفت و در آنجا دوست دیگری به نام تری فوجی که او هم از شاگردان استو هارت بود پیدا کرد. در زمستان سال 92 به مکزیک رفت و با نام های لئون دِ اُرُ و کروزان دِ لئون کشتی گرفت و برای کمپانی های کوچک از جمله CMLL کار کرد.به گفته خود او این تجربه ای خوب برای او در کار کردن میان مردم بود.او همینطور به مدت 6 هفته آلمان رفت,خود او آن 6 هفته را تحصیل شباهت میدهد:"هر شب یک مکان یک گروه تماشاگر...و این مثل تحصیل کردن بود و به خاطر تغییراتی که هر بار باید تو بازی ها به وجود میاوردیم,خیلی تجربه به دست آوردم".پس از آن او دوباره مدتی به ژاپن رفت و اولین قهرمانی تگ تیم خود را بدست آورد. در سال 1994 او دوباره به دوست خود استورم در گروهی به نام جویندگان در ایالت تنسی آمریکا هیجان ملحق شد و تا سال 95 به کار خود در کنار او ادامه داد.او باری دیگر به ژاپن رفت و باری دیگر آنجا کار کرد,ولی این بار به ژاپن رفتم باعث پیشرفت او شد. در سال 1996 با تشکر از توصیه هایی که کریس بنوا و پری ساترن به پائول هیمن کردند, و پس از این که میک فولی ویدئو مبارزه جریکو با اولتیمو دراگون که خود دیده بود را به پائول هیمن داد, جریکو کار در ای سی دبلیو یا همان ECW را آغاز کرد و در آن مدت دو بار قهرمانی تلوزیونی ای سی دبلیو را برد.در آن مدت او با امسال سابو, راب ون دام, تَز و کاتوس جک یا همان میک فولی کشتی گرفت.در همان زمان بود که او توجه کمپانی بزرگ کشتی به نام WCW را به خود جلب کرد.به گفته خود او پائول هیمن فقط 2 ثانیه بعد از ملاقات با او پیشنهاد کار در WCW را به جریکو داد. در 26 آگوست سال 1996 جریکو برای اولین بار در WCW حضور پیدا کرد و در 15 سپتامبر اولین حضور خود در پی-پر-ویو را در مبارزه ای در برابر کریس بنوا تجربه کرد.در ژانویه سال 1997 کمپانی ای سی دبلیو با یک کمپانی نو پای ژاپن قرار داد بست و در نتیجه جریکو بار دیگر راهی ژاپن شد و شخصیت سوپر لیگر را که ماسک داشت برای خود آغاز کرد, ولی همایتی از شخصیت او نشد و او ماسک را کنار گذاشت و 6 ماه در ژاپن کشتی گرفت.پس از 6 ماه به کمپانی اصلی خود بازگشت و در 28 ژوئن "سیکس" را شکست داد و اولین قهرمانی سبک وزن خود را صاحب شد.او بار دیگر در 12 آگوست سال 1997 با شکست دادن الکس رایت قهرمانی سبک وزن را ازآن خود کرد. جریکو کار خود را در WCW به عنوان یک شخصیت منفور یا HEEL شروع کرد, مدت زیادی طول نکشید تا جریکو برای بار سوم این قهرمانی را با یک پیروزی در برابر ری میستریو در پی پر ویو "سولد آوت" بدست آورد بعد ار این که اورا مجبور به تسلیم شدن در برابر حرکت معروف خود "لاین تیمر" که بعدا به "والز آو جریکو" معروف شد کرد.بعد از بازی جریکو به میستریو حمله کرد و به زانوی او با یک جعبه ابزار آسیب زد و میستریو را به حالت داستانی 6 ماه از کشتی دور کرد.بعد از آن جریکو مدت کوتاهی به رقابت با یوونتد گورِرا پرداخت.در این مدت گوررا دفعات بیشمار جریکو را دعوت به مبارزه بر سر قهرمانی او کرد ولی جریکو پیشنهاد او را رد میکرد.نهایتا او را در "سوپر براول 7 " در یک بازی ماسک در برابر قهرمانی شکست داد و برای همیشه ماسک را از او گرفت.بعد از آن جریکو به یک کلکسیونر شبیه شد و از هر کدام از حریفان خود وسیله ای میگرفت, مانند هدبند دیسکو اینفرنو. کریس جریکو بعد از مدت کوتاهی کار در یک کمپانی ژاپنی درسال 1999به کمپانی wwf پیوست و لقب y2j را برای خود انتخاب کرد وی در ابتدا با راک درگیر شد وی در آرماگدون 2000 موفق به شکست کین در یک مسابقه لست من استندینگ شد شد از مهمترین افتخارات وی میتوان به کسب هر دو کمربند در ونجنس 2001 اشاره کرد که در این شب کریس راک و استون کلد را شکست داد و در نو وی اوت 2002 از قهرمانی خود برابر استیو استین دفاع کرد اما تایتلهای خود را در رسومنیا 18 به تریپل اچ باخت بعد از این جریکو وارد درگیری با شان مایکلز شد در رویال رامبل زمانی که مایکلز به عنوان نفر اول وارد شد و بعد از او جریکو از پشت وارد شد و با صندلی شان را زد و او را حذف کرد و در اواسط مبارزه شان مایکلز دخالت کرد و جریکو حذف شد تا نهایتن این دو درسال 2003 و در رسومنیا 19 در مقابل هم قرار گرفتند که جریکو شکست خورد و بعد از مسابقه با مایکلز دست داد این آغازی بود بر فیس شدن جریکو بودجریکو مدتی نیز با کریسچن درگیر بود این دو در رسومنیا 20 به مصاف هم رفتند که کریس شکست خورد امادر ماه بعد یعنی در پی پی وی بکلش کریس انتقام خود را از وی گرفت از مهمترین درگیریهای وی میتوان به بازی با جان سینا اشاره کرد در سال 2005 این دو به مصاف هم رفتند که بازنده باید کمپانی را ترک میکرد که جریکو شکست خورد و از کمپانی خارج شد. کریس جریکو بعد از دو سال و نیم غیبت در سال 2007 و در پی پی وی سایبر ساندی به مسابقات بازگشت و با رندی اورتن درگیر شد تا بتواند تایتل قهرمانی wwe را ازآن خود کند این دو در پی پی وی آرماگدون به مصاف هم رفتند و جریکو در حالی که در آستانه پیروزی قرار داشت با دخالت جی بی ال با دیسکولوفایل پیروز شد اما کمربند نزد اورتن باقی ماند بعد از این این دو در رویال رامبل 2008 به مصاف هم رفتند که جریکو در آن مسابقه با صندلی ضربه ای به جی بی ال زد و جی بی ال با دیسکولوفایل پیروز مسابقه شد جریکو پس از درگیری با جی بی ال به سراغ جف هاردی رفت و موفق شد با شکست هاردی قهرمان کمربند اینترکتنتینتال شود جریکو سپس بعد از مدتی تایتل خود را در پی پی وی نایت اف چمپیونز به کوفی کینگستون باخت سپس جریکو در پی پی وی آنفورگین توانست قهرمان سنگین وزن جهان شود اما در ماه بعد تایتل خود را به باتیستا در پی پی وی سایبر ساندی باخت ولی در راء شب بعد در یک مسابقه استیل کیج مچ موفق شد کمربند را از باتیستا پس بگیرد اما در ماه بعد و در پی پی وی سوروایر سریز تایتل را به سینا باخت ودر پی پی وی آرماگدون هم در پس گرفتن تایتل ناموفق بود.جریکو در این سال موفق شد عنوان بهترین سوپر استار سال را ازآن خود کند. جریکو درسال 2009 در مسابقه ای در راء به مصاف کوفی گینگستون رفت که در صورت پیروزی میتوانست به مسابقه مانی این دبنک در رسومنیا راه یابد جریکو در حالی که در آستانه پیروزی بود با دخالت ریک فلیر شکست خورد و نتوانست جواز حضور در رسومنیا را پیدا کند سپس او ریک فلیر را به یک مسابقه در راء هفته بعد دعوت کرد اما ریک فلیر اعلام کرد که دیگر بازنشسته است و قصد کشتی گرفتن را ندارد و به جای خود سه لجند کمپانی یعنی جیمی اسنوکا-رودی رودی پایپر و ریکی استیمبوت را باخود به درون رینگ برد و جریکو از رینگ فرار کرد سپس مسابقه ی هندیکپ مچ بین سه لجند کمپانی در برابر چریکو در رسومنیا ثبت شد که کریس در آن مسابقه پیروز شد سپس در ماه بعد و در پی پی وی بکلش جریکو به مصاف ریکی استیمبوترفت و موفق به شکست وی شد کریس بعد از آن با ری میستریو بر سر تصاحب کمربند اینتر کانتینتال درگیر شد این دو در جادجمنت دی به مصاف هم رفتند که جریکو در تصاحب کمربند ناموفق بود جریکو باری دیگر شانس خود را در اکستریم رولز امتحان کرد و موفق به کسب کمربند شد در ماه بعد جریکو در بش کمربند خود را به ری باخت اما در همان شب در یک مسابقه تگ تیم با ادج شرکت کرد و این دو موفق شدند قهرمان تگ تیم شوند باشکست تگ تیمهای لگاسی و کارلیتو-پریمو بعد از این قهرمانی ادج مصدوم شد و جریکو بیگشو را به عنوان تگ تیم خود انتخاب کرد و این دو در نایت اف چمپیونز لگاسی در سامراسلم کرایم تایم در بریکینگ پوینت ام وی پی-مارک هنری و در هل این ا سل باتیستا-ری میستریو را شکست دادند همچنین در پی پی وی براگینگ رایتز جریکو به عنوان کاپیتان تیم اسمکدان حضور داشت و موفق شد با پین کردن کوفی کینگستون از تیم راء به کمک بیگ شو که او هم عضو تیم راء بود تیم اسکمدان را پیروز آن مسابقه و صاحب جام براگینگ رایتز کند جریکو و بیگشو در آخرین پی پی وی سال 2009 تی ال سی تایتلهای خود را به دی اکس باختند در سال 2010 کریس جریکو در رویال رامبل شرکت کرد و به عنوان نفر 28 وارد رینگ شد و بعد از او ادج به عنوان نفر بیست و نهم بعد از چند ماه مصدومیت وارد شد و کریس جریکو را حذف کرد و برنده رویال رامبل شد جریکو در ماه بعد و در پی پی وی الیمنیشن چمبر توانست قهرمان سنگین وزن شود و ادج که برنده رویال رامبل شده بود جریکو را در رسومنیا چلنج کرد که درآن بازی کریس موفق به حفظ تایتل شد اما در اسمکدان همان هفته تایتل خود را به جک اسواگر که از فرصت مانی این د بنک خود استفاده کرد باخت و سپس در اکستریم رولز ودر یک مسابقه استیل کیج از ادج شکست خورد و در ماه بعد جریکو به همراه میز در اور دلیمیت به مصاف تایسون کید و دیوید هارت اسمیت برای کسب قهرمانی تگ تیم رفتند اما شکست خوردند جریکو در راء 27 سپتامبر در مسابقه ای به مصاف رندی اورتن رفت و با دیسکولوفایل شکسست خورد و پس از بازی با دریافت اسکول کیک از رندی مصدوم شد و قراردادش با دبلیو دبلیو ای به اتمام رسید. بعد از یک سال و سه ماه کریس جریکو در اولین راء سال 2012 در تاریخ 2 ژانویه به مسابقات بازگشت و در اولین حضورش با چهره ای فیس به مسابقات بازگشت و بدون اینکه صحبتی کند رینگ را ترک کرد در راء هفته بعد دوباره جریکو به رینگ آمد و بدون اینکه صحبتی کند رینگ را ترک کرد در هفته بعد در یک مسابقه تگ تیم جریکو با دنیل برایان و سی ام پانک تیم شد و در برابر دلف زیگر.مارک هنری و دیوید اوتانگا قرار گرفت پس از اینکه پانک با وی تگ کرد جریکو به رینگ آمد و بدون اینکه مبارزه کند با برایان تگ کرد و سالن را ترک کرد در هفته بعد در راء جریکو به رینگ آمد و ویدیویی از کریر خود در سالهای گذشته را پخش کرد سپس خود را پیروز رویال رامبل دانست در پی پی وی رویال رامبل جریکو به عنوان نفر 29 وارد رینگ شد و دویوید اوتانگا و سپس رندی اورتن را حذف کرد و با شیمس به عنوان دو نفر آخر باقی ماندند در آخر جریکو حذف شد و شیمس برنده رویال رامبل شد در راء فردای رویال رامبل زمانی که سی ام پانک قهرمان کمربند دبلیو دبلیو ای در حال مبارزه با دنیل برایان قهرمان سنگین وزن بود جریکو در مسابقه دخالت کرد و باعث شد بازی به نفع برایان دیسکولوفایل شود. سپس وی در راء هفته بعد دلیل حمله خود به پانک را عنوان بهترین در جهان خود نامید و گفت پانک این لقب را دزدیده است و او به این دلیل به مسابقات بازگشته است سپس سی ام پانک به رینگ آمد و بدون اینکه صحبتی کند تایتل خود را بالا گرفت و با لبخند به بیرون رفت جریکو به پانک گفت که چرا صحبت نمی کند در همان شب و در یک مسابقه شش نفره بین کسانی که در الیمنیشن چمبر حاضر بودند برنده میتوانست به عنوان نفر اخر در الیمنیشن چمبر حاضر شود در آن بازی جریکو با پین کردن دلف زیگر برنده شد و موفق شد جواز حضور به عنوان ششمین نفر را پیدا کند. در راء هفته بعد یک کنفرانس بین اعضای حاضر در الیمنیشن چمبر برگزار شد در آن کنفرانس جریکو به پانک گفت که تو تایتلت را از دست خواهی داد سپس جری کینگ لاور اعلام کرد که جریکو باید با کوفی کینگستون مسابقه دهدجریکو قبل از آغاز مسابقه یک ترامبل پارادایس از کوفی دریافت کرد در مسابقه بین جریکو و کینگستون جریکو موفق به پیروزی شد. بالاخره پی پی وی الیمنیشن چمبر فرا رسید در آن مسابقه جریکو به عنوان نفر آخر از چمبر خارج شد و موفق به حذف دلف زیگر و کوفی کینگستون شد بعد از حذف کوفی کینگستون جریکو به کوفی حمله کرد و او را از قفس بیرون انداخت امادر برگشت یک ضربه از پانک دریافت کرد و از قفس بیرون افتاد و به دلیل مصدومیت نتوانست به آن مسابقه برگردد و سی ام پانک برنده چمبر شد و تایتل خود را حفظ کرد. در راء فردای الیمنیشن چمبر به تاریخ 20 فوریه یک بتل رویال 10 نفره برای تعیین حریف پانک در رسومنیا برگزار شد در آن بازی جریکو کوفی کینگستون را حذف کرد سپس وی با بیگ شو به عنوان دو نفر آخر باقی ماندند و جریکو با حذف بیگ شو موفق شد حریف پانک در رسومنیا 28 برای کسب کمربند قهرمانی wwe شود.در راء هفته بعد جریکو به پانک بعد از مسابقه اش با دنیل برایان حمله کرد و سابمیشن والز اف جریکو خود را روی او اجرا کرد زیرا پانک گفت که من در رسومنیا از تایتل خود دفاع میکنم و بعد از مسابقه میگویم بهترین در جهان من هستم. در راء هفته بعد جریکو با دنیل برایان تگ تیم شد و در برابر شیمس و پانک قرار گرفتند در آن مسابقه جریکو سی ام پانک را پین کرد و موفق به پیروزی شد بعد از مسابقه تایتل پانک را برداشت و بالای سر خود برد تا به پانک بگوید که او پیروز مسابقه در رسومنیا خواهد بود. در اسمکدان هفته بعد جریکو با شیمس مسابقه داد و موفق شد بازی را با قانون کانت اوت و با دخالت دنیل برایان پیروز شود بعد از مسابقه جریکو در حال خوشحالی بود که یک بروگ کیک از شیمس دریافت کرد.در اسمکدان قبل از رسومنیا جریکو در برابرکوفی کینگستون قرار گرفت و موفق به پیروزی شد.بالاخره بعد از مدتی درگیری مسابقه جریکو با پانک در رسومنیا 28 شروع شد و جریکو در این مسابقه از سی ام پانک شکست خورد.بعد از رسومنیا جریکو به درگیری خود باادامه داد و در راء قبل از اکستریم رولز موفق به شکست کوفی کینگستون شد پی پی وی اکستریم رولز آغاز شد و جریکو یکبار دیگر شانس خود را برای مسابقه بر سر کمربند دبلیو دبلیو ای امتحان کرد اینبار نوع مسابقه استریت فایت بود(مبارزه خیابانی) که دو کشتی گیر می توانستند از هر وسیله ای استفاده کنند اینبار هم جریکو شکست خورد فردای پی پی وی اکستریم رولرز در راء جریکو موفق شد با کانت اونت بیگشو را شکست دهد اما با توجه به پیروزی دمیز در همان تایم برابر سانتینو مارلا جریکو نتوانست حریف پانک شود و این دنیل برایان بود که با پیروزی برابر جری لالر تایم بهتری به دست آورد و حریف پانک دراور دلیمیت شد هفته بعد در راء در یک مسابقه تگ تیم جریکو و دلریو موفق به شکست شیمس و اورتن شدند با پین جریکو روی شیمس و سپس مسابقه ای فیتال فور وی بین این چهار کشتی گیر در پی پی وی اور د لیمیت بر سر کمربند قهرمانی سنگین وزن ثبت شد در اسمکدان همان مسابقه تگ تیم راء تکرار شد که با درگیری چهار کشتیگیر بی نتیجه ماند در مین اونت همان روز جریکو با دخالت دلریو برابر شیمس با دیسکولوفایل پیروز شد.در راء هفته بعد جریکو با دخالت شیمس با دیسکولوفایل برابر اورتن پیروز شد بالاخره پی پی وی اوردلیمیت فرا رسید و جریکو با وجود عملکرد خوب در نهایت توسط شیمس پین شد و نتوانست قهرمان سنگین وزن جهان شود. در راء فردای پی پی وی جریکو در حین مسابقه اورتن با دلریو به اورتن حمله کرد و باعث پیروزی اورتن با دیسکولوفایل شد.
استن کلد استیو آستین (انگلیسی: ) گشتی گیر حرفه ای (از اسطوره های تاریخ کشتی حرفه ای) و بازیگر آمریکایی و برنده ۶ دوره قهرمانی جهان میباشد. استیو آستین در نزد خانواده که اون را به سرپرستی گرفتن، در ایالت تکزاس در شهر کوچکی به نام آدنا که در نزدیکی هوستن هست، بزرگ شد. برخی موقعها به نام خانوادگیش ویلیامز مشهور بود.در دبیرستان نشان افتخار ملی دریافت کرد و از دانشگاه آستین بورسیه گرفت، تا تنها بتواند در تیم فوتبال بازی کند. در سال ۱۹۸۷ ترک تحصیل کرد و در نزدیکی هوستنر آغاز به کار کرد. ویلیامز ۳ بار ازدواج کرده و از همسرهایش چندین بچه دارد. و از ۳ همسرش طلاق گرفت.اولین همسرش کشتی گردان جنی کلارک بود، که از او در ساله ۱۹۹۹ طلاق گرفت.در ساله ۲۰۰۰ با دبرا مک مایکل ازدواج کرد.جدایی آنها در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد و مشاجرهٔ این دو به علّت اخلاق بی رحمانهٔ استیو ویلیامز ادامه پیدا کرد.ازدواج سوم ویلیامز با تس برسزارد به شکست انجامید.در این موقع بود که پلیس خودشو وارد صحنه کرد، به خاطر اینکه ویلیامز دست بزن داشت.او بچهای بود که رو پاهای خودش واستاد بود، به خاطر اینکه ویلیامز یک بچهای بود که به سرپرستی گرفته شده بود و او هرگز نتوانست که پدر و مادر واقعی خودش را پیدا کند.او به شدت از کمک دیگران بعدش میامد.پدر ناتنی او کن ویلیامز اون را کمک میکرد. در دسامر ۲۰۰۷ نام خانوادگی خودش را به آستین عوض کرد. بزرگترین اشتیاق ویلیامز شکار آهو بود که او را به جنگل میکشاند همچنین در فیلم و تلویزیون هم فعالیت داشته و دارد. او در اولین فیلم اکشن (طولانیترین حیاط) به عنوان نگهبان زندان که زیر نظر آدم سندلر بود بازی کرد.اولین فیلمی که در آن به عنوانه نقش اول بعضی کرد فیلمی بود به نام (محکوم شده). در سال ۱۹۸۹ بود که علاقهٔ او به کشتی جلب شد و به مدرسه آموزش کشتی کج در دالاس رفت. بد از یک سال توانست با موفقیت از مدرسه بیرون آید. و به لیگ USWA وارد شد. بد از اینکه wcw نظرش به او جلب شد، در سال ۱۹۹۱ به و س و وارد شد.او بد از ورود به wcw اسمش را به استیو آستین عوض کرد، به علّت اینکه در اون موقع شخصی به نام استیو ویلیامز در کشتی کج مشغول به کشتی گرفتن بود. او در اواخر تابستان سال ۱۹۹۵ توسط Paul.E که خودش قبلا کشتی کج کار بوده به ECW فرستاده شد. او با ECW تا آخر سال قرار داد بست.بد از پایان قرارداد بایستی برای یک قرار داد طولانی مدت تصمیم میگرفت.او در ابتدا خودش را Extreme Superstar Steve Austin نامید و مشاجرهٔ اون با Sandman شروع شد.در این مدتی که در ECW مشغول به کشتی گرفتن بود نامه خودشو به استن کلد عوض کرد.بنا به توصیه Sandman آستین در داخل رینگ مشروب میخورد. که بعدها در WWF یک نمادی برای او شده بود. در سال ۱۹۹۵ به WWF وارد شد. با نام مستعار the Ringmaster از طرف تد دی بی آسی گردانده می شد. وقتی که استین در مفابل ساویو وگا شکست خورد تد دی بی آسی از آستین جدا شد. آستین از روی قصد در این مسابقه شکست خورد تا اینکه مستقل از تد دی بی آسی بشود. اولین موفقیت آستین در سال ۱۹۹۶ وقتی حاصل شد که آستین در مقابل جیک رابرت معروف به مار به مقام King of the Ring رسید. وقتی در مسابقه پیروز شد بلافاصله علیه WCW صحبت کرد. You sit there and you thump your Bible، and you say your prayers ... and it didn't get you anywhere! Talk about your Psalms، talk about John ۳:۱۶ ... Austin ۳:۱۶ says I just whipped your ass تو نشستی اونجا و داری دعا می کنی و ... و این هیچ فایده ای ندارد !دربارهٔ Psalmen صحبت کن ... دربارهٔ جان ۳:۱۶ صحبت کن. آستین ۳:۱۶ میگه : من کونتو می گایم. آستین توانست خودش را محبوب عموم کند. شخصیت داخل رینگ او به مانند یک سگ وحشی بود که این را خودش به تنهایی بایستی به دست می آورد. او به طور واضح بدون هیج گونه ترسی با رغیب خودش صحبت می کرد و این را به رغیبش می فهماند که هیچ ترسی از کسی نداره. برد هارد این را حس کرد که آستین از کسی ترس ندارد. او از طرف آستین تحریگ شد و دوباره به WWF بازگشت. برد هارد توانست آستین را شکست دهد . اما در رویال رامبل ۱۹۹۷ توسط آستین از رینگ بیرون افتاده شد که این موضوع ممکن بود باعث شود تا آستین از کشتی کج کناره گیری کند. آستین از رینگ بیرون افتاده شده بود اما داوران ندیدند که آستین از رینگ بیرون افتاده شده بود. به حاطر همین آستین توانست دوباره وارد رینگ شود. در ابتدا برد هارد فکر می کرد که پیروز شده است. ولی چون او ندیده بود که آستین دوباره وارد ریگ شده است از پشت توسط آستین از رینگ بیرون افتاده شد. اما این کشمکش بین آستین و برد هارد در wrestlemania ۱۳ با پیروزی برد هارد به پایان رسید. او در این مسابقه (submision match) توانست با ضربه تفنگ آستین را شکست دهد. آستین بیهوش شد و همین که برد هارد می خواست مسابقه را ادامه دهد، داور مسابقه را پایان داد. در راء به تاریخ ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۷ موقعی که مرحوم اون هارت میکروفون رو گرفته بود و داشت حرف میزد استون کلد با ۵ مامور پلیس وارد شد و به هارت حمله کرد تا اینکه مکمن اومد و خواست جلوی او رو بگیره و بهش میگه تو از نظر فیزیکی توانایی این رو نداری که مسابقه بدی و بعد استون کلد بهش استانر میزنه و این اغاز استوری لاین او و مکمن بود در رویال رامبل ۱۹۹۸ استون کلد با بیرون انداختن راک تونست برنده بشه شب بعد در راء آستین مایک تایسون رو به وینس معرفی کرد و گفت که او بدترین مرد این سیاره هست و او مهمان ویژه ماست تایسون بعدا به عنوان داور ویژه رسومنیا و مسابقه استون کلد با قهرمان دابلیو دابلیو اف یعنی شان مایکلز اعلام شد مایک تایسون با شان مایکلز و تیم دی اکس رابطه دوستانه برقرار کرده بود اما بعد در مسابقه مین ایونت او به استون کلد کمک کرد تا قهرمان بشه و از اون به بعد آستین اِرا [دوران آستین] شروع شد شب بعد مکمن او رو معرفی کرد و بعد به او اخطار داد و گفت که موافق رفتار غیر طبیعی آستین نیست آستین جواب مکمن رو با یک استانر داد درگیری های مکمن و آستین همینطور ادامه داشت و در ماه آپریل آستین و مکمن در برابر هم قرار گرفتند ولی مسابقه با دخالت دود لاو بی نتیجه موند و قرار شد که آستین در پی پی وی Over the Edge به مصاف دود لاو یا همون میک فولی بره مکمن خیلی تلاش کرد تا در اون مسابقه آستین رو ناکام بذاره ولی موفق نشد و آستین از تایتلش دفاع کرد مکمن برای نابودی آستین هرکاری میکرد در کینگ آو د رینگ ۱۹۹۸ کین در یک مسابقه First Blood تونست استون کلد رو شکست بده و قهرمان جدید دابلیو دابلیو اف بشه ولی استون کلد تنها یک شب بعد در راء تونست تایتل خودش رو پس بگیره او در سامراسلم آندرتیکر رو شکست داد در پی پی وی BreakDown آندرتیکر و کین همزمان آستین رو پین کردند و به دستور وینس تایتل Vacate شد و قرار شد که مسابقه ای بین کین و آندرتیکر انجام بشه که داور مخصوصش هم استون کلد باشه که این مسابقه انجام شد ولی آستین برای هیچیک تا شماره سه نشمرد و به هر دوی اونها حمله کرد مکمن او رو اخراج کرد و بعد آستین برای اینکه انتقام بگیره مکمن رو دزدید و او رو به رینگ برد و بعد اسلحه در آورد و شلیک کرد ولی اسباب بازی بود و آستین گفت : بنگ ! ۳:۱۶ . بعد از اون آستین با شین هم دشمن شد و در مسابقه نیمه نهایی تورنامنت کمربند دابلیو دابلیو اف با دخالت شین به منکایند باخت شب بعد در راء قرار شد که قهرمان دابلیو دابلیو اف راک در برابر آستین قرار بگیره و مسابقه هم سر کمربند باشه که در این مسابقه آندرتیکر به آستین حمله کرد و مسابقه دی کیو شد و قرار شد در پی پی وی Rock Bottom آستین در برابر آندرتیکر قرار بگیره در یک مسابقه Buried Alive که این مسابقه رو استون کلد بعد از اینکه کین دخالت کرد و یه تامبستون به آندرتیکر درون قبر زد برنده شد و با این پیروزی آستین به رویال رامبل ۱۹۹۹ راه پیدا کرد قرار شد که در رامبل آستین نفر اول و مکمن نفر دوم وارد بشه در خلال مسابقه ۳۰ نفره رویال رامبل مکمن از رینگ خارج شد و به سمت تماشاگران فرار کرد آستین هم به دنبال او رفت تا اینکه به جایی رسیدند که اعضای The Corporation به آستین حمله کردند و بعد آستین به دلیل مصدومیت در داخل آمبولانس گذاشته شد و به بیمارستان منتقل شد و در این مسابقه نبود بعد از این اتفاق مکمن به قسمت گزارشگران رفت تا اینکه استون کلد با یک آمبولانس برگشت و بعد از زدن استانر به بیگ باس من او رو بیرون انداخت و بعد راک در مسابقه دخالت کرد و استون کلد به دست مکمن حذف شد و مکمن برنده این رویال رامبل شد بعد از این اتفاق در راء استون کلد خواست که در برابر راک قرار بگیره و بعد شان مایکلز که جزو هیئت دابلیو دابلیو اف بود گفت که استون کلد در برابر مکمن در یک استیل کیج مچ قرار میگیره و برنده میتونه در رسومنیا برابر قهرمان دابلیو دابلیو اف قرار بگیره مسابقه زیبا و خنده داری بود در خلال این مسابقه بیگ شوء دخالت کرد و به آستین حمله کرد و او رو به قفس کوبوند ولی بعد قفل باز شد و آستین بیرون افتاد و برخلاف انتظار بیگ شوء و مکمن استون کلد برنده شد و به رسومنیا رفت در رسومنیا در یک نو دی کیو مچ راک رو شکست داد تا برای سومین بار قهرمان دابلیو دابلیو اف بشه در بکلش استون کلد در برابر راک قرار گرفت که داور این مسابقه هم شین مکمن بود شین تلاش میکرد که راک برنده بشه تا اینکه مکمن با کمربند Smoking Skull استون کلد وارد شد و بعد شین خواست کمربند رو بگیره از وینس که وینس با اون کمربند به سر شین زد و قرار شد یه داور دیگه این مسابقه رو قضاوت کنه که آستین تونست برنده این مسابقه زیبا باشه اما استون کلد در پی پی وی Over the Edge تایتلش رو به آندرتیکر باخت بعد از اون آستین رئیس اجرایی کمپانی شد [Chief Executive Officer] و در کینگ آو د رینگ ۱۹۹۹ در یک هندیکپ لدر مچ سر CEO بین آستین و وینس و شین تیم مکمن ها تونستند برنده بشن و ۵۰% مقام آستین رو ازش گرفتند شب بعد در راء آستین گفت که من هر وقت که بخوام میتونم تایتل شات داشته باشم و همین امشب میخوام و او در همون شب راء در برابر آندرتیکر قرار گرفت و تونست چهارمین قهرمانی دابلیو دابلیو اف خودش رو به دست بیاره آستین تا سامرا سلم قهرمان بود تا اینکه در سامرا سلم در یک مسابقه تریپل ترید مچ بین او و تریپل اچ و منکایند تایتل رو به منکایند باخت آستین از فرصت ریمچ خودش در نو مرسی استفاده کرد در بازی مقابل تریپل اچ اما در اون مسابقه راک دخالت کرد و با پتک آستین رو زد (مسابقه نو هولدز بارد بود) و بعد تریپل اچ برنده شد قرار شد که در سوروایور سریز تریپل اچ قهرمان دابلیو دابلیو اف در یک تریپل ترید مچ مقابل راک و آستین قرار بگیره یک بار در پارکینگ آستین با یک شخص ناشناس تصادف کرد و مصدوم شد و نتونست که در اون مسابقه تریپل ترید شرکت کنه او ۹ ماه مصدوم بود
رابرت دنیرو (به انگلیسی: Robert De Niro) (۱۷ اوت ۱۹۴۳) بازیگر، کارگردان و تهیهکننده ایتالیایی-آمریکایی است. او تاکنون برنده دو اسکار شامل یک اسکار بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم گاو خشمگین و یک اسکار بهترین بازیگر مکمل برای فیلم پدرخوانده: قسمت دوم شدهاست. رابرت دنیرو به عنوان یکی از بزرگترین و استثناییترین بازیگران تاریخ سینما شناخته میشود. او تا کنون ۶ بار نامزد جایزه اسکار شدهاست. وی به طور معمول در نقشهای انعطاف ناپذیر ظاهر میشود و متناوباً با کارگردان مارتین اسکورسیزی همکاری دارد.[۱][۲] رابرت دنیرو در هفدهم اوت سال ۱۹۴۳ در نیویورک بدنیا آمد. والدین رابرت هنرمند بودهاند. او کودکیاش را در محلهٔ «ایتالیای کوچک»[۳] نیویورک گذراند. ده ساله بود که کارش را با تئاتر آغاز کرد و در نمایشنامه «جادوگر شهر اُز» هنرنمایی کرد و بعدها به کلاس بازیگری لی استراسبرگ رفت و بازیگری را نزد او آموخت و بدین ترتیب بود که به بازیگری متد اکتینگ تبدیل شد، سبکی که مارلون براندو وجیمز دین آغازگران آن بودند و با رابرت دنیرو و داستین هافمن به اوج قدرت خود رسید. باید گفت که او بازیگری درونگراست و بازیهای تأثیرگذار او منبع الهام بسیاری از بازیگران بودهاست. دنیرو خیلی زود با تیم مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کاپولا آشنا شد. این کارگردانان که همچون رابرت دنیرو اصل و ریشهای ایتالیایی داشتند تصمیم بر ایجاد موجی از فیلمهای انتقادی از سیستم سرمایهداری و جو بیخیالی حاکم بر آمریکا گرفتند. علمدار این موج کاپولا بود. اما مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو تیم هماهنگی از آب درآمدند. فیلمهای زیادی نیز تهیه و چند فیلم نیز کارگردانی کردهاست مانند یک داستان برانکسی که فیلم بسیار زیبایی از آب در آمد. مارلون براندو در مورد او گفتهاست: او در سال ۲۰۰۸ جایزه دوربین طلایی را به خاطر یک عمر حضور جاودان در عرصه سینما تحت عنوان شاهکار جهانی در برلین از دستان مارتین اسکورسیزی دریافت کرد. باید گفت که مارلون براندو و دنیرو دو نفری بودند که به خاطر بازی درخشانشان در نقش دون ویتو کورلئونه موفق به دریافت جایزه اسکار گشتند که از دیدگاه بسیاری از منتقدان ماندگارترین نقش تاریخ سینماست [۱] بسیاری از منتقدان او را تواناترین بازیگر تاریخ سینما میدانند و این هیچ اغراق و بزرگنمایی نیست زیرا دنیرو در بسیاری از ژانرهای سینمایی نقش آفرینی کردهاست برای مثال میتوان در سینمای وحشت آثاری همچون فرانکشتاین و موهبت الهی را نام برد و در سینمای کمدی هم شاهکاری همچون سلطان کمدی را که درآن مقابل غول دنیای کمدی آن عصر یعنی جری لوئیس نقش آفرینی میکند را نام برد و آثار دیگری همچون ملاقات با والدین و ملاقات با فاکرها و در ژانر ورزشی هم وی در اثر جاودان مارتین اسکورسیزی یعنی گاو خشمگین نقش آفرینی کردهاست که از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران سینمایی بهترین اثر ورزشی سینماست[۲] و همچنین از دیدگاه AFI (انیستیتوی فیلم آمریکا) پس از همشهری کین، پدرخوانده و کازابلانکا بهترین فیلم تاریخ سینما است[http//www.afi.com] اما در سبک گانگستری هم دنیرو شاهکاری دیگر همچون رفقای خوب اثر اسکورسیزی و تسخیرناپذیران اثر بیاد ماندنی برایان دی پالما را داراست. مهمترین فیلمهای رابرت دنیرو را اسکورسیزی کارگردانی کردهاست و شاید بتوان بازی دنیرو در نقش «تراویس بیکل» را الگویی برای کل بازیگری وی در نظر گرفت. عنوان این فیلم راننده تاکسی بود و دنیرو در نقش یک سرباز از جنگ برگشته که بعلت بیداری ذهنی و دیدن زندگی کثیف مردم قادر به خوابیدن نیست در مؤسسه تاکسیرانی مشغول بکار میشود و با دردمندی حاضر به مسافرکشی شبانه در محله «هارلم» نیویورک میشود. تراویس پس از اندکی متوجه فجایعی که در خیابانها و در بطن مردم در جریان است میشود و با وجود حالت انفعالی که دارد تصمیم به برطرف کردن این مشکلات مینماید. روشهای او خشونت بار است و نهایتاً تنها قادر به بازگردانیدن جودی فاستر (که در سن ۱۴ سالگی نقش یک فاحشه را بازی میکرد) به خانه میگردد. حس انزوای تراویس تا مدتهای مدیدی بر بازی دنیرو سنگینی میکرد. البته دنیرو بازیگری چیره دست است و با ایفای نقشهای متفاوتی پس از این فیلم سعی در دور شدن از کارکتر تراویس داشت. دنیرو برای بازی در نقش جیک لاموتا (بوکسور موفق آمریکایی در دهه ۱۹۴۰ و اواسط ۱۹۵۰)در فیلم گاو خشمگین برنده اسکار بازیگری گردید. او برای ایفای نقش جیک لاموتا ۲۵ کیلوگرم وزن اضافه کرد و ضرب المثل بازیگری گردید.[۱] فیلمهای خوب دنیرو بسیارند. روزی روزگاری در آمریکا یک اودیسه بود. شکارچی گوزن یک فیلم انتقادی محشر از جنگ ویتنام بود. بیداریها فیلمی در مورد یک بیمار فلج ذهنی بود که دنیرو نقش او را بخوبی ایفا کرد. تنگه وحشت یک فیلم تکان دهنده در مورد وحشت از انتقام بود. دنیرو برای این فیلم دندانهای خود را با اورتودنسی به هم ریخت و تنش را با جوهر گیاهی (که بعدها جذب بدن میشد) کلاً خالکوبی کرد تا نقش یک جنایت کار جنسی را بازی کند. دنیرو در بیش از هشتاد فیلم بازی کردهاست. دنیرو همچنان در حال بازی در فیلمهای مختلف است. جدیداً در فیلمهای اسکورسیسی بازی نکردهاست. او توانست بر بیماری پروستات خود غلبه کند. در فهرست جدید موسسه فیلم آمریکا که در سال 2007 منتشر شد فیلم گاوخشمگین در رده 4 امین فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفت. او همکنون 66 سالهاست و همچنان باقدرت به کار خود ادامه میدهد. درسالهای اخیردر ایران تماشاگران، بسیاری از آثار او را از طریق شبکه ویدئویی تماشا کردهاند. دوبلورهای او تاکنون مرحوم ایرج ناظریان، حسین عرفانی، بهرام زند، منوچهر اسماعیلی، خسرو خسروشاهی، چنگیز جلیلوند و منوچهر والی زاده بودهاند.[نیازمند منبع]
آلفردو جیمز «اَل» پاچینو (زادهٔ ۲۵ آوریل ۱۹۴۰) هنرپیشه آمریکایی و از برندگان جایزه اسکار است.از دید بیشتر منتقدین و بینندگان آل پاچینو به عنوان بزرگترین و بهترین بازیگر تاریخ سینما شناخته میشود. آلفردو جیمز پاچینو در نیویورک دیده به جهان گشود و پدرش سالواتور پاچینو (زاده شهر کورلئونه) کارمند شرکت بیمه و مادرش رز پاچینو (دارای تبار آمریکایی-ایتالیایی) خانهدار بود. والدین او هنگامی کودکی او از هم جدا شدند. پدربزرگ و مادربزرگ او در اصل اهل سیسیل بودند. وی در دوران جوانی و در حالی که بیش از ۲۲ سال از زندگیاش نمیگذشت، مادرش را از دست داد. پاچینو پیش از مرگ مادرش، زندگی چندان لذتبخشی را پشت سر نگذاشته بود و چون والدینش خیلی زود از هم جدا شده بودند، مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آنجا اقامت کند. ورود او به عرصهٔ بازیگری را باید سال ۱۹۶۹ دانست. پاچینو در این سال در فیلم ناتالی و من بازی کرد و دو سال پس از آن نیز ایفای نقشی در وحشت در نیدل پارک را پذیرفت. اما بازی در این دو فیلم هرگز او را راضی نکرد تا اینکه فرانسیس فورد کاپولا تصمیم به ساخت یکی از شاهکارهای تاریخ سینما یعنی فیلم پدرخوانده گرفت و نقش «مایکل کورلئونه» به او واگذار شد. در ابتدا کاپولا جک نیکلسون را برای ایفای نقش در پدر خوانده انتخاب کرد اما نیکلسون این پیشنهاد را رد کرد چراکه به گفته خودش نقش یک ایتالیایی را باید یک ایتالیایی بازی کند و با این کار ناخواسته بزرگترین شانس زندگی پاچینو را به او بخشید. پاچینو برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد که به آن نرسید. در سال ۱۹۷۳ او در فیلمهای مترسک و سرپیکو بازی کرد. در مترسک نقش آدمی سرگشته را داشت که در پی هویت خویش است و در سرپیکو نیز یک پاچینوی تمام عیار بود. وی در این فیلم نقش فرانک سرپیکو افسر پلیسی را بازی کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا میکند. پاچینو در همان سال بار دیگر نامزد دریافت اسکار شد اما باز هم این جایزه نصیبش نشد. اما منتقدان، جایزهٔ گلدن گلوب را به سبب بازی در سرپیکو به وی اهدا کردند. از دیگر بازیهای چشمگیر پاچینو میتوان به حضورش در فیلمهای پدرخوانده ۲ (۱۹۷۴)،بعد از ظهر سگی (۱۹۷۵)و فیلم و عدالت برای همه (۱۹۷۹) اشاره کرد. پاچینو برای بازی در همه این فیلمها نامزد اسکار شد ولی بدان دست نیافت. او میگوید: او برای بازی در فیلمهایی چون کرامر علیه کرامر (۱۹۷۹)، اینک آخرالزمان و متولد چهارم جولای (۱۹۸۹) دعوت شد ولی او این پیشنهادها را قبول نکرد. هنگامی که کاپولا برای فیلم اینک آخرالزمان او را دعوت کرد، پاچینو در یک جمله پاسخ منفی به او داد: «من با تو به جنگ نخواهم آمد». دههٔ ۱۹۹۰ را برای باید دههٔ نوینی برای پاچینو دانست، زیرا او که پس از بازی در فیلم انقلاب (۱۹۸۵) مبتلا به ذات الریه شده و مدت چهار سال نیز از عالم سینما دور مانده بود، در فیلم دریای عشق (۱۹۸۹) بار دیگر خوش درخشید. از فیلمهای معروف او در این دهه میتوان به دیک تریسی، پدرخوانده ۳ (۱۹۹۰)، فرانکی و جانی (۱۹۹۱)، گلن گری گلن راس (۱۹۹۲)، راه کارلیتو (۱۹۹۳)، التهاب (۱۹۹۵)، تالار شهر (۱۹۹۶)، وکیل مدافع شیطان، دنی براسکو (۱۹۹۷) و خودی (فیلم) (۱۹۹۸) اشاره کرد. اما برترین فیلم او در این دهه، بوی خوش زن در سال ۱۹۹۲ است که جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد. او در این فیلم ایفاگر نقش مرد نابینایی بود که عشق به همنوع را به بهترین شکل ممکن بیان میکند. علاوه بر جایزهٔ اسکار، جایزه گلدن گلاب نیز برای این فیلم از سوی منتقدان، به او اعطا شد. زمانی که نقش شیطان در فیلم وکیل مدافع شیطان (۱۹۹۷) را ایفا کرد، همه بزرگان، نامداران و تماشاگران سینما و مردم عادی او را نابغه خواندند.طبق معمول آکادمی اسکار این فیلم را بنا به دلایل سیاسی نادیده گرفت.فیلمی که در مرحله اول نظام اداری آمریکا را نظامی فاسد و یک زندگی آمریکایی را با پایه هایی بسیار سست و توام با خیانت به تصویر میکشد و در راس این فیلم شاهد یک نقش آفرینی به یادماندنی از بازیگر بزرگ آل پاچینو هستیم. در سال ۱۹۹۶ از سوی انجمن گوتام جایزه ویژهٔ یک عمر فعالیت هنری نصیبش شد و پیش از آن نیز از سوی فستیوال بینالمللی فیلم سن سباستین اسپانیا، جایزه مشابهی به او اهدا شد. او در سال ۲۰۰۲ در فیلم بی خوابی نقش یک کاراگاه را بازی کرد که در تعقیب یک قاتل حرفهای است. تاجر ونیزی (۲۰۰۴) را باید بهترین فیلم او از سال ۲۰۰۰ به بعد دانست. پاچینو در بازیگری دارای سبک ویژهای است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبی میتواند ایفاگر هر نقشی باشد. نکتهٔ برجسته در بیشتر بازیهای او این است که مخاطب را با خود همراه میسازد. صدای گرم و دلنشین او در بازی به پاچینو کمک فراوانی میکند، گویی اعضای بدنش همه هنگام بازی واقعاً بازیگر هستند. کمتر بازیگری در سینمای جهان میتوان سراغ گرفت که نظیر پاچینو قدرت بازی با چشم را داشته باشد. چشمان پاچینو قدرت صحبت کردن با مخاطب را دارد و میتوان برق خاصی را در دیدگان وی احساس کرد. این یکی از امتیازات منحصر به فرد او است و فیلم پدرخوانده ۲ اوج بازی وی با چشمهایش به شمار میرود. قدرت و تأثیر نگاه او صحنههای جاودانهای را در تاریخ سینمای جهان خلق کردهاست. بهعنوان مثال بازی استثنایی او در سکانس مرگ سولاتسو و پلیس خیانت کار در فیلم پدر خوانده ۱، استعداد بی نظیرش را به نمایش میگذارد.در فیلم بوی خوش زن شاهد یک شاهکار در عرصه بازیگری هستیم.نقشی که از آن به عنوان یکی از بیادماندنی ترین نقش های تاریخ سینما یاد میشود.نقشی که اگر مسوولین اسکار این را هم نادیده میگرفتند فاجعه ای دیگر برای آن ها بود ولی پاچینو با بازی زیبا و بیاد ماندنی خود مثل دیگر نقش هایش مسوولین اسکار را مجبور به اهدای جایزه کرد.از دیگر نکات در باره آل پاچینو شخصیت بسیار بالا و مجذوب کننده اوست به طوری که آرزوی هر بازیگری است که حداقل در سکانسی همبازی وی شود.آل پاچینو همواره مورد ستایش منتقدین و مخاطبین قرار دارد و اکثر نقش هایش از زیباترین و ماندگارترین های تاریخ سینماست. در میان ستارههای هالیوود، بازیگران انگشتشماری چون مارلون براندو را میتوان یافت که صدایی مانند او داشته باشند. پاچینو تاکنون ازدواج نکردهاست اما سه فرزند به او منسوب است که یکی از آنان دختری به نام جولی ماریاست (متولد ۱۹۸۸) که در پی رابطهٔ چندین سالهاش با مربی بازیگری آموزشگاه لی استراسبرگ، «جن ترنت»، به دنیا آمد و دو فرزند دیگر دوقلوهایی با نامهای انتون و اولیویا هستند (متولد ۲۰۰۱) که آنها نیز ثمرهٔ رابطه ناموفقش با «بورلی دی آنجلو» بودند. خسرو خسروشاهی (دوبلور آل پاچینو):
جورج تیموتی کلونی (به انگلیسی: George Timothy Clooney) (زادهٔ ۶ مه، ۱۹۶۱ در ایالت کنتاکی) بازیگر، فیلمنامهنویس، تهیه کننده و کارگردان آمریکایی برندهٔ جایزه اسکار و گلدن گلوب است. جورج کلونی یک ایرلندی-آمریکایی و متولد لکزینگتون در ایالت کنتکاکی در ایالات متحده است. پدربزرگ وی، نیکلاس کلونی، به همراه خانواده اش، از ایرلند به ایالات متحده مهاجرت کرده است... مادر وی نینا بروس، مدل و ملکه زیبایی سابق امریکایی و پدرش نیک کلونی یک روزنامه نگار و مجری تلویزیون و سیاستمدار آمریکایی میباشد. جورج کلونی یک بار ازدواج کردهاست و همسر او هنرپیشه آمریکایی بود. وی همچنین یک رابطه پیوسته/گسسته پنجساله با مدل بریتانیایی داشت. او مسیحی و از پیروان کلیسای کاتولیک رم میباشد. در ۱۸ ژانویه ۲۰۰۸، سازمان ملل متحد جورج کلونی را عنوان یکی از سفیران صلح خود برگزید.[۱] کلونی به دفعات نامزد و برنده جایزه های اسکار، گلدن گلوب، بافتا و ... شده است. موارد زیر شرح تعدادی حضور او در چند جایزه معدود سینمایی است.
کیت وینسلت (زاده ۵ اکتبر ۱۹۷۵ با نام کیت الیزابت وینسلت) بازیگر انگلیسی سینمای هالیوود و برنده جایزه اسکار است. از فیلمهای مشهور وی میتوان به تایتانیک، کتابخوان و جاده انقلابی اشاره کرد. وی در اوایل سال ۲۰۱۰ از همسر دوم خود سام مندس پس از ۷ سال زندگی مشترک جدا شد.فیلم تایتانیک با بازی او دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است.[۱]
آنجلینا جولی ویت (به انگلیسی: Angelina Jolie Voight) زادهٔ ۴ ژوئن ۱۹۷۵ بازیگر و مدل آمریکایی و " سفیر حسن نیت " سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است . او بارها و بارها توسط مجلهها و مراسمهای مختلف به عنوان زیباترین، سکسیترین و بهترین مادر بازیگر و ... انتخاب شده است. همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را تصاحب کند. وی در شهر لس آنجلس متولد شد.پدر وی اصالتی آلمانی اسلواک ,[۱][۲]و مادرش اصالتی هلندی و فرانسوی کانادایی دارد.[۱]او فعالیت به عنوان مدل را از دوازده سالگی شروع کرد و در شهرهایی مثل لندن و لسآنجلس مدل مشهوری شد. او در جوانی در کلیپهای خوانندگانی چون رولینگ استونز، میت لوف، لنی کراویتز، انتولینو وندیتیو بازی کرد، اولین نقش سینمایی وی در فیلم «هکرها» بود که داستان پنج دانشآموز هکر را روایت میکند. آنجلینا جولی از سال ۲۰۰۱ از سوی کمیسریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به عنوان سفیر حسن نیت تعیین شده و با مسافرت به نقاط دورافتاده جهان به فعالیت در زمینه حفظ حقوق آوارگان و پناهندگان مشغول است. وی آخرین بار در روز ۲۷ خرداد ۱۳۹۰ با حضور در کمپ پناهندگان سوری در شهر آلتین اوزو از توابع ترکیه با پناهندگان سوریه ای دیدار کرد. [۳] همسر اوّل وی جان لی میلر است که در سال ۱۹۹۶ با او ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۹ از وی جدا شد، همسر دوم او بیلی باب تورنتون است که در مه ۲۰۰۰ با هم ازدواج کردند، ولی سرانجام بعد از ۳ سال ازدواجشان به جدایی انجامید. پس از بازی در فیلم آقا و خانم اسمیت، او و برد پیت وارد یک دوستی عاشقانه و سرانجام در سال ۲۰۰۶ صاحب دختری به نام شیلو شدند که به خاطر باورهایشان در مورد پایان دادن به فقر و بدبختی مردم آفریقا تصمیم به تولد بچهشان در کشور فقیر و آفریقایی نامیبیا کردند.آنحلینا جولی به همراه براد پیت علاوه بر سه فرزند طبیعی خود سرپرستی مدوکس پسر بچه یتیم اهل کامبوج، پکس کودک ویتنامی و یک دختر یتیم اهل اتیوپی به نام زهرا را بر عهده دارند. در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۸۹، سایت spoof در خبری طنزآمیز اعلام کرد که مطابق اسناد افشا شده توسط ویکی لیکس آنجلینا جولی جاسوس سازمان سیا یودهاست. با وجود تاکید سایت spoof در مورد طنز بودن خبر خود، رسانهها این خبر را به عنوان یک خبر جدی منتشر کردند.[۵] آنجلینا جولی در نشست روز جهانی مهاجرت در سال ۲۰۰۳ آنجلینا جولی و کاندولیزا رایس در روز جهانی مهاجرت در سازمان جامعه جغرافیایی ملی در سال ۲۰۰۵ آنجلینا جولی در کولن سال ۲۰۰۵ آنجلینا جولی در واشنگتن سال ۲۰۰۶ آنجلینا جولی به همراه برد پیت، نشست سالانه انجمن جهانی اقتصاد در دائوس سال ۲۰۰۶ آنجلینا جولی به همراه برد پیت در جشنواره فیلم کن سال ۲۰۰۶ آنجلینا جولی در جشنواره فیلم کن سال ۲۰۰۷ آنجلینا جولی در نیویورک در سال ۲۰۰۷ آنجلینا جولی و برد پیت در ۸۱ امین آکادمی اواردز در سال ۲۰۰۹ آنجلینا جولی در فرش قرمز جشنواره فیلم برلین سال ۲۰۱۱ آنجلینا جولی در اجلاس داوس لئوناردو ویلهلم دیکاپریو (به انگلیسی: Leonardo Wilhelm DiCaprio) بازیگر آمریکایی و سینمای هالیوود است که به خاطر بازی در فیلمهای مشهور و موفق هالیوود شهرت بسیاری کسب کردهاست. لئوناردو ویلهلم دیکاپریو در ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ در شهر لسآنجلس در ایالت کالیفورنیا متولد شد. پدرش جورج دی کاپریو نویسنده کتابهای کومیک و مادرش ارمهاین ایندربرکن و مادربزرگش هلنا ایندربرکن. اجداد لئوناردو اهل ایتالیا و آلمان بودند و سه/ چهارم دی کپریو در واقع آلمانی است. نام لئوناردو توسط مادر او و به خاطر نام لئوناردو داوینچی هنگامی که نقاشی این هنرمند را در ایتالیا مشاهده نمود بر او گذاشته شد. مادر و پدر لئو هنگامی که تنها یک سال داشت از یکدیگر طلاق گرفتند و لئوناردو همراه مادرش در محلهٔ فقیرنشینی با نام ایکو پارک[۱] که موسوم به زاغههای هالیوود است زندگی کرد و بزرگ شد[نیازمند منبع]. او بازیگری را در ۵ سالگی با بازی در مجموعهٔ تلویزیونی رامپر روم آغاز کرد اما به علت رفتارش از پروژه اخراج شد و پس از آن تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را به طور جدی آغاز کند و به مدرسه John Marshall High School پیوست. در ابتدای دوران کارش مدیر آژانس و مدیر برنامههایش به او گوش زد کردند که نام «لئوناردو» بیش از حد غیر انگلیسی و خارجی است و او باید نامش را به لنی ویلیامز تغییر دهد اما لئوناردو نپذیرفت و با بازی در فیلم زندگی این پسر در سال ۱۹۹۳ وارد سینما شد. آغاز کار لئوناردو در ۱۹۸۹ با بازی در نقش گری بکمن در سریال تلویزیونی بود در همین هنگام بود که یکی دیگر از بازیگران سینما توبی مگوایر (Tobey Maguire) آشنا شد و دوستیشان تا کنون در جایش باقی است. در ۱۹۹۳ در نقش توبی در فیلم خوش درخشید و نامش در فهرست عنوان بهترین هنرپیشه نقش دوم قرار گرفت. در همان سال با ایفای زیبای نقش یک معلول ذهنی در فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را میخورد در کنار جانی دپ قرار گرفت که نمرهاش کاندید شدن برای جایزهٔ اسکار در سن نوزده سالگی بود. در سال ۱۹۹۶ دیکاپریو در نقش رومئو در فیلم جدید رومئو و ژولیت (اثر شکسپیر) حاضر گشت. اما با این همه فعالیت و کارنامهٔ خوب هنری فیلم پر سرو صدای تایتانیک (۱۹۹۷) بود که او را تبدیل به فوقستارهای در دنیای هالیوود کرد. بعد از موفقیت بزرگ تایتانیک او حضوری نه چندان دلچسب در فیلم سلبرتی وودی آلن داشت و بعد از آن نیز در سال ۲۰۰۰ یعنی ۴ سال بعد از تایتانیک در مصاحبهای با مجله تایم اقرار کرد که دوران تایتانیک برای او سختترین دوران بودهاست. لئوناردو میگوید: «در زمان تایتانیک هیچ گونه رابطهای با خود نتوانستم برقرار کنم، دیگر به آن شهرت دست نخواهم یافت و انتظار مجددش را هم ندارم و چیزی نیست که من حال به دنبالش باشم». بعد از آن لئو ناردو در فیلم ضعیف ساحل ظاهر شد فیلمی که نه از نظر منتقدان و نه از نظر تماشگران راضیکننده نبود و با شکست تجاری شدید مواجه شد. در سال ۲۰۰۲ دیکاپیرو خود را از دنیای پر زرق و برق هالیوود و عکسهای کلیشهای مجلات دور کرد و تمرکزش را به روی دو اثر موفق اگه میتونی منو بگیر[۲] به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و دار و دستههای نیویورکی[۳] به کارگردانی مارتین اسکورسیزی را در کارنامهاش قرار داد که هر دو فیلم مورد توجه منتقدین قرار گرفتند و نمرات زیادی را دریافت نمودند و هر دو نزدیک به هم اکران شدند. او برای ایفای نقش فرانک آبیگنل جونیور در فیلم اگه میتونی منو بگیر نامزد دریافت گوی طلایی شد. بعد از آن نوبت به اثر قابل توجه هوانورد که بر اساس زندگی واقعی هاوارد هیوز کارگردان و هوانورد معروف آمریکایی ساخته شده بود رسید. دومین کار مشترک اسکورسیزی دومین کاندیدایی جایزه اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول را برای او به ارمغان آورد. همچنان دیکاپریو همکاریش را با اسکورسیزی ادامه داد به طوری که خیلیها او را دنیروی جدید اسکور میخوانند گرچه هنوز هیچ اسکاری نصیبش نشدهاست. دیکاپرو در سال ۲۰۰۵ مشغول همکاری سومش با اسکورسیزی به نام رفتگان[۴] با حضور ستارگان دیگری چون جک نیکلسون، الک بالدوین و مت دیمون شد در ضمن هنوز ۲ همکاری دیگر مارتین اسکورسیزی و دیکاپریو باقی ماندهاست. در این سال او برای سومین بار برای بازی در فیلم الماس خونین نامزد دریافت جایزه اسکار شد. او فعالیتهای وسیعی را برای منابع طبیعی به خصوص در حفظ و نگهداری گوریلها انجام میدهد و نیز تقبل بخشی از کمکهای بیمارستان لس آنجلس که مخصوص کودکان سرطانی است را به عهده دارد[نیازمند منبع]. لیو با موفقیت در سال ۲۰۰۶ به استراحتی کوتاه پرداخت و مشغول ساختن فیلمی در مورد محیطزیست شد و این فیلم را به جشنواره فیلم کن برد. همچنین او در فیلم جاده انقلابی (۲۰۰۸) یک بار دیگر با کیت وینسلت همبازی شد. در سال ۲۰۱۰ او در دو فیلم جزیره شاتر و تلقین حضور یافت که هردو از پرفروش ترین فیلم های ان سال شناخته شدند. در آمد او در سال ۲۰۱۰ به ۶۰ میلیون دلار تخمین زده شد. دیکاپریو دارای خانهای در شهر لسآنجلس و آپارتمانی در شهر نیویورک آمریکا است. وی همچنین صاحب جزیرهای در بلیز است. او از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ با ژیزل بوندشن سوپر مدل برزیلی و از ان پس تا سال ۲۰۱۰ با بار رافائلی مدل اسرائیلی رابطه عشقی داشتهاست. مشخصات کلی :
لئوناردو ویلهلم دیکاپریو (به انگلیسی: Leonardo Wilhelm DiCaprio) بازیگر آمریکایی و سینمای هالیوود است که به خاطر بازی در فیلمهای مشهور و موفق هالیوود شهرت بسیاری کسب کردهاست. لئوناردو ویلهلم دیکاپریو در ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ در شهر لسآنجلس در ایالت کالیفورنیا متولد شد. پدرش جورج دی کاپریو نویسنده کتابهای کومیک و مادرش ارمهاین ایندربرکن و مادربزرگش هلنا ایندربرکن. اجداد لئوناردو اهل ایتالیا و آلمان بودند و سه/ چهارم دی کپریو در واقع آلمانی است. نام لئوناردو توسط مادر او و به خاطر نام لئوناردو داوینچی هنگامی که نقاشی این هنرمند را در ایتالیا مشاهده نمود بر او گذاشته شد. مادر و پدر لئو هنگامی که تنها یک سال داشت از یکدیگر طلاق گرفتند و لئوناردو همراه مادرش در محلهٔ فقیرنشینی با نام ایکو پارک[۱] که موسوم به زاغههای هالیوود است زندگی کرد و بزرگ شد[نیازمند منبع]. او بازیگری را در ۵ سالگی با بازی در مجموعهٔ تلویزیونی رامپر روم آغاز کرد اما به علت رفتارش از پروژه اخراج شد و پس از آن تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را به طور جدی آغاز کند و به مدرسه John Marshall High School پیوست. در ابتدای دوران کارش مدیر آژانس و مدیر برنامههایش به او گوش زد کردند که نام «لئوناردو» بیش از حد غیر انگلیسی و خارجی است و او باید نامش را به لنی ویلیامز تغییر دهد اما لئوناردو نپذیرفت و با بازی در فیلم زندگی این پسر در سال ۱۹۹۳ وارد سینما شد. آغاز کار لئوناردو در ۱۹۸۹ با بازی در نقش گری بکمن در سریال تلویزیونی بود در همین هنگام بود که یکی دیگر از بازیگران سینما توبی مگوایر (Tobey Maguire) آشنا شد و دوستیشان تا کنون در جایش باقی است. در ۱۹۹۳ در نقش توبی در فیلم خوش درخشید و نامش در فهرست عنوان بهترین هنرپیشه نقش دوم قرار گرفت. در همان سال با ایفای زیبای نقش یک معلول ذهنی در فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را میخورد در کنار جانی دپ قرار گرفت که نمرهاش کاندید شدن برای جایزهٔ اسکار در سن نوزده سالگی بود. در سال ۱۹۹۶ دیکاپریو در نقش رومئو در فیلم جدید رومئو و ژولیت (اثر شکسپیر) حاضر گشت. اما با این همه فعالیت و کارنامهٔ خوب هنری فیلم پر سرو صدای تایتانیک (۱۹۹۷) بود که او را تبدیل به فوقستارهای در دنیای هالیوود کرد. بعد از موفقیت بزرگ تایتانیک او حضوری نه چندان دلچسب در فیلم سلبرتی وودی آلن داشت و بعد از آن نیز در سال ۲۰۰۰ یعنی ۴ سال بعد از تایتانیک در مصاحبهای با مجله تایم اقرار کرد که دوران تایتانیک برای او سختترین دوران بودهاست. لئوناردو میگوید: «در زمان تایتانیک هیچ گونه رابطهای با خود نتوانستم برقرار کنم، دیگر به آن شهرت دست نخواهم یافت و انتظار مجددش را هم ندارم و چیزی نیست که من حال به دنبالش باشم». بعد از آن لئو ناردو در فیلم ضعیف ساحل ظاهر شد فیلمی که نه از نظر منتقدان و نه از نظر تماشگران راضیکننده نبود و با شکست تجاری شدید مواجه شد. در سال ۲۰۰۲ دیکاپیرو خود را از دنیای پر زرق و برق هالیوود و عکسهای کلیشهای مجلات دور کرد و تمرکزش را به روی دو اثر موفق اگه میتونی منو بگیر[۲] به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و دار و دستههای نیویورکی[۳] به کارگردانی مارتین اسکورسیزی را در کارنامهاش قرار داد که هر دو فیلم مورد توجه منتقدین قرار گرفتند و نمرات زیادی را دریافت نمودند و هر دو نزدیک به هم اکران شدند. او برای ایفای نقش فرانک آبیگنل جونیور در فیلم اگه میتونی منو بگیر نامزد دریافت گوی طلایی شد. بعد از آن نوبت به اثر قابل توجه هوانورد که بر اساس زندگی واقعی هاوارد هیوز کارگردان و هوانورد معروف آمریکایی ساخته شده بود رسید. دومین کار مشترک اسکورسیزی دومین کاندیدایی جایزه اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول را برای او به ارمغان آورد. همچنان دیکاپریو همکاریش را با اسکورسیزی ادامه داد به طوری که خیلیها او را دنیروی جدید اسکور میخوانند گرچه هنوز هیچ اسکاری نصیبش نشدهاست. دیکاپرو در سال ۲۰۰۵ مشغول همکاری سومش با اسکورسیزی به نام رفتگان[۴] با حضور ستارگان دیگری چون جک نیکلسون، الک بالدوین و مت دیمون شد در ضمن هنوز ۲ همکاری دیگر مارتین اسکورسیزی و دیکاپریو باقی ماندهاست. در این سال او برای سومین بار برای بازی در فیلم الماس خونین نامزد دریافت جایزه اسکار شد. او فعالیتهای وسیعی را برای منابع طبیعی به خصوص در حفظ و نگهداری گوریلها انجام میدهد و نیز تقبل بخشی از کمکهای بیمارستان لس آنجلس که مخصوص کودکان سرطانی است را به عهده دارد[نیازمند منبع]. لیو با موفقیت در سال ۲۰۰۶ به استراحتی کوتاه پرداخت و مشغول ساختن فیلمی در مورد محیطزیست شد و این فیلم را به جشنواره فیلم کن برد. همچنین او در فیلم جاده انقلابی (۲۰۰۸) یک بار دیگر با کیت وینسلت همبازی شد. در سال ۲۰۱۰ او در دو فیلم جزیره شاتر و تلقین حضور یافت که هردو از پرفروش ترین فیلم های ان سال شناخته شدند. در آمد او در سال ۲۰۱۰ به ۶۰ میلیون دلار تخمین زده شد. دیکاپریو دارای خانهای در شهر لسآنجلس و آپارتمانی در شهر نیویورک آمریکا است. وی همچنین صاحب جزیرهای در بلیز است. او از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ با ژیزل بوندشن سوپر مدل برزیلی و از ان پس تا سال ۲۰۱۰ با بار رافائلی مدل اسرائیلی رابطه عشقی داشتهاست. ویلیام بردلی «بِرَد» پیت (به انگلیسی: William Bradley "Brad" Pitt) متولّد ۱۸ دسامبر ۱۹۶۳، (۲۷ آذر ۱۳۴۲) در شاونی، اوکلاهاما بازیگرآمریکایی و نامزد چهار جایزه اسکار است.
پیت در شاونی، اوکلاهاما به دنیا آمد. والدین او ویلیام ا. پیت و جین اتا هیلهاوس بودند. تبار اصلی پیت به انگلستان برمیگردد. او و دو برادر و خواهرش، داو پیت و جولی پیت، در اسپرینگفیلد، میسوری بزرگ شدند. مادر او مشاور مدرسه و پدرش مدیر کارخانه ماشینسازی بود. از سال 1982- 1986 به دانشگاه میسوری رفت. رشته او خبرنگاری بود و در زمینه تبلیغات نیز فعالیت میکرد. سال 1986 به لس آنجلس رفت و وارد هالیوود شد. او از همان ابتدا علاقه خود را به بازیگری مطرح کرد و برای شروع در کلاس های بازیگری متعددی شرکت کرد. کم کم از کلاسهای پایین به کلاسهای بالا و از فیلمهای کوچک خود را به فیلمهای بزرگ رساند. وی آموزش بازیگری را نزد روی لندن دیده است. در سال 1991 در فیلم Thelma & louise نقش کوچکی به مدت 14 دقیقه بازی کرد. بخاطر همین فیلم از او درخواست بازی در فیلم دیگری شد. براد پیت با بازی های تاثیر گزار در نقشهای اصلی، طی سالهای 92 تا 95 خود را به یک فوق ستاره تبدیل کرد. در سال 1995 در فیلم هفت بازی کرد. فیلم بسیار مورد توجه منتقدان و تماشاگران سینما قرارگرفت تا آنجا که از این فیلم به عنوان یکی از شاهکارهای دهه 90 نامبرده میشود. بازی براد پیت و مورگان فریمن در این فیلم خیره کننده بود. این فیلم اولین همکاری برد پیت با دیوید فینچر کارگردان صاحب سبک و بنام هالیوود بود. در سال 1997 برد پیت در نقش یک بیمار روانی در تریلر روانشناختی تریگیلیام یعنی فیلم دوازده میمون ظاهر شد و جایزه گلدن کلاپ را برای بهترین بازیگر نقش دوم را از آن خود کرد. سپس در فیلم خوابگردها در کنار بازیگرانی چون رابرت دنیرو و داستین هافمن ظاهر شد و بعد از آن در فیلم متعلق به شیطان در کنار هریسون فورد بازی کرد. برد پیت در سال 1997 به آرژانتین رفت تا در پروژه بلند مدت هفت سال در تبت ظاهر شود که بعدا این فیلم با نقدها و اظهارنظرهای عجیبی همراه شد. فیلم بعدی او با جوبلک ملاقات کن با زمانی بیش از 3 ساعت ساخته شد و برد پیت در کنار آنتونی هاپکینز بار دیگر بازی عالی از خود نمایش داد. برد پیت در سال ۱۹۹۹ (میلادی) پس از یک غیبت کوتاه بار دیگر با دیوید فینچر برای بازی در فیلم باشگاه مشت زنی همراه شد. این فیلم با بازی برد و همچنین ادوارد نورتون محبوبیتی دیگر برای برد پیت رقم زد. وی در سال 2001 در یک کمدی جنایی به نام قاپزنی ساخت کشور انگلستان و به کارگردانی ریچی ظاهر شد و بنیسیو دل توره در این فیلم با برد همراه بود. در همین سال برد پیت در یک کمدی رمانتیک در کنار جولیا رابرتز ظاهر شد. وی با رابرت ردفورد در فیلم جاسوس بازی همبازی بود. پیت در تاریخ 22 نوامبر 2001، در مقام بازیگر میهمان در فصل هشتم از مجموعه تلویزیونی دوستان ظاهر شد. و برای این عملکرد او برای جایزه امی در رده بازیگر برجسته مهمان در سری کمدی نامزد شد. در دسامبر سال 2001 پیت در فیلم استیون سودربرگ به نام یازده یار اوشن که بازسازی فیلمی در دهه شصت بود در نقش راستی رایان با جرج کلونی, مت دیمون, اندی گارسیا, و جولیا رابرتز همبازی شد. سال 2003 پیت کار دوبلوری را با دوبله شخصیت سندباد در انیمیشن سندباد و افسانه هفت دریا و همچنین یک قسمت از انیمیشن پادشاه جهنم امتحان کرد. در سال 2004 پیت در فیلم های تروا در نقش آشیل و در ادامه ی فیلم یازده یار اوشن نیز در نقش راستی رایان ایفای نقش کرد. وی برای بازی در فیلم تروا شش ماه دوره آموزش شمشیرزنی را پشت سر گذاشت. پیت در حین فیلمبرداری این فیلم دچار آسیب در ناحیه تاندون پا شد و فیلمبرداری تروا چند هفته به تعویق افتاد. فیلم تروا با 497 میلیون دلار سود ناخالص که 364 میلیون دلار آن در داخل ایالات متحده و 133 میلیون دلار در خارج از ایالات متحده بود موفق ترین فیلم پیت از نظر فروش تا کنون می باشد. سال 2005 پیت به همراه همسرش آنجلینا جولی در فیلم کمدی-حادثه ای آقا و خانم اسمیت در نقش دو قاتل خونسرد و حرفه ای ظاهر شدند که در استفاده از انواع اسلحهها متبحرند و هر کدام بر علیه دیگری دست به اقداماتی می زند. آنجلینا جولی بخاطر بازی در نقش شخصیت همسر جان اسمیت مورد تحسین قرار گرفت. آقا و خانم اسمیت با فروش 478 میلیون دلار در سراسر جهان یکی از پرفروش ترین فیلم های سال 2005 بود. پیت از سال 2006 تا 2009 به ترتیب در هفت فیلم سیزده یار اوشن, ترور جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل, پس از خواندن بسوزان, سرگذشت عجیب بنجامین باتن, حرامزاده های لعنتی به ایفای نقش پرداخت که سرگذشت عجیب بنجامین باتن سومین همکاری او را با دیوید فینچر پس از فیلم های هفت و باشگاه مشت زنی رقم زد. او سال 2010 شخصیت مترومن را در انیمیشن مگامیند دوبله کرد. در سال 2011 در نقش بازیگر و تهیه کننده در درام درخت زندگی به کارگردانی ترنس مالیک ظاهر گشت که این فیلم توانست نخل طلای فستیوال فیلم کن را به دست آورد. همچنین در سال 2011 برای بازی و تهیه کنندگی فیلم مانی بال نامزد دریافت دو جایزه اسکار در بخشهای جایزه اسکار بهترین فیلم و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. علاقه وی به تهیه کنندگی باعث شده از سال ۲۰۰۶ تاکنون در بیش از ۱۰ فیلم به عنوان تهیه کننده نقش داشته باشد. برد پیت در نوامبر سال 2011 در گفتوگو با برنامه '۶۰ دقیقه' استرالیا گفت که قصد دارد تنها ۳ سال دیگر در حرفه بازیگری فعالیت کند و در سن 50 سالگی از دنیای بازیگری خداحافظی خواهد کرد. نامزد جایزه زحل برای بهترین نقش اول مرد نامزد جایزه امی برای بازیگر برجسته مهمان در یک سریال کمدی نامزد جایزه فیلم MTV برای بهترین عملکرد - مرد نامزد جایزه فیلم MTV برای بهترین بوسه مشترک با آنجلینا جولی جایزه جشنواره بین المللی فیلم پالم اسپرینگز برای بهترین گروه بازیگران جایزه انجمن منتقدان فیلم سن دیگو برای بهترین گروه بازیگران نامزد جایزه انجمن منتقدان فیلم شیکاگو برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر مرد نقش مکمل - تصویر حرکت نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد - تصویر حرکت نامزد دریافت جایزه،انجمن منتقدان فیلم دیترویت برای بهترین بازیگر نامزد دریافت جایزه انجمن منتقدان فیلم هوستون برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد جایزه بافتا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در نقش اصلی نامزد جایزه انجمن منتقدان فیلم آمریکا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد جایزه انجمن منتقدان فیلم آمریکا برای بهترین بازیگر نامزد جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش اول مرد - درام حرکت تصویر نامزد نامزد جایزه انجمن منتقدان فیلم هوستون برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد جایزه زحل برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد جایزه انجمن صنفی بازیگران برای عملکرد برجسته یک بازیگر در سینما نامزد جایزه انجمن Screen Actors برای عملکرد برجسته توسط یک بازیگر مرد در نقش اصلی جایزه انجمن منتقدان فیلم محفل ققنوس برای بهترین بازیگر جایزه انجمن منتقدان فیلم سن دیگو برای بهترین بازیگر جایزه انجمن صنفی بازیگران برای عملکرد برجسته بازیگر در تصویر حرکت نامزد- دریافت جایزه،انجمن منتقدان فیلم دیترویت برای بهترین بازیگر نامزد- جایزه MTV برای بهترین اجرای شخصیت جایزه حلقه منتقدان فیلم نیویورک برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم شیکاگو برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد -جایزه انجمن مرکزی منتقدان فیلم اوهایو برای بازیگر نقش اول مرد سال جایزه بهترین بازیگر نقش اول مردانجمن ملی منتقدان فیلم جایزه حلقه منتقدان فیلم نیویورک برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه بین المللی AACTA برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه بافتا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در نقش اصلی نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه انجمن منتقدان اوهایو, برای بازیگر نقش اول مرد سال نامزد - جایزه انجمن دالاس، فورت ورث, برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم دیترویت برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش اول مرد - درام حرکت تصویر نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم هوستون برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم محفل ققنوس برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم سن دیگو برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه ماهواره ای برای بهترین بازیگر نقش اول مرد - درام حرکت تصویر نامزد - جایزه انجمن بازیگران برای عملکرد برجسته توسط یک بازیگر مرد در نقش اصلی نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم دروازه سنت لوئیس برای بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد - جایزه انجمن فیلم منتقدان منطقه واشنگتن دی سی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
جنیفر لین لوپز (به انگلیسی: Jennifer Lynn Lopez) با نام مستعار جِی لو (به انگلیسی: J. Lo) زاده ۲۴ ژوئیه ۱۹۶۹ خواننده، بازیگر، رقصنده، تهیهکننده موسیقی، تهیهکننده تلویزیونی و طراح مد پورتوریکویی تبار اهل آمریکاست. جنیفر لوپز توسط مجله اقتصادی آمریکایی فوربز عنوان ثروتمندترین بازیگر لاتین تبار اهل هالیوود را به خود اختصاص داد. جنیفر لوپز در فهرست ۱۰۰ شخص پرنفوذ و اثرگذار آمریکایی لاتین تبار، توسط مجله پیپل اِن اسپانول به عنوان نفر نخست برگزیده شد. او تا به حال با توجه به شهرت و محبوبیتش به عنوان یک ستاره برتر هنری در آگهیهای پولساز نظیر تبلیغ ادکلن و مدهای گوناگون شرکت کرده و سودهای هنگفتی را به دست آوردهاست. علاوه بر آن او به عنوان یک حامی حقوق بشر و همچنین در رابطه با واکسیناسیون اطفال در بیمارستان کودکان لس آنجلس فعال بودهاست. جنیفر لوپز کار شغلی خود را به عنوان رقصنده با بازی در مجموعه طنز تلویزیونی لیوینگ کالر[۱] آغاز کرد. پس از آن با ظهور در فیلم هیجانی و اکشن قطار پول در سال ۱۹۹۵ به سر زبانها افتاد. نخستین فیلمی که او به عنوان یک بازیگر کلیدی، ایفای نقش کرد فیلم با ژانر زندگینامه به نام سلنا بود که به سال ۱۹۹۷ ساخته شد، در این فیلم جنیفر لوپز به عنوان یک بازیگر برجسته و متمایز موفق شد جایزه آلما[۲] را دریافت کند. فیلم خارج از دید[۳] به سال ۱۹۹۸ فیلمی بود که او توانست دومین جایزه آلما را به خاطر نقش آفرینی در آن کسب نماید. پس از آن در فیلمهای طنز برنامهریز ازدواج[۴] خدمتکاری در منهتن[۵] مایلید برقصیم؟[۶] و مادرشوهر هیولا[۷] به ترتیب در سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۲، ۲۰۰۴، ۲۰۰۵ نقش آفرینی باکرد. فیلمهای مایلید برقصیم؟ و مادرشوهر هیولا برای جنیفر لوپز از لحاظ اقتصادی دستاوردی بزرگ محسوب میشدند. در سال ۱۹۹۹ لوپز به عنوان نخستین کار، آلبوم آن دِ سیکس[۸] را روانه بازار موسیقی کرد. که تک آهنگ برتر و مشهور «اگر تو عشق من را داشته باشی»[۹] را در بر داشت. دومین آلبوم استودیویی جنیفر لوپز با نام J.Lo در سال ۲۰۰۱ با فروش هشت میلیون نسخه در کل دنیا، یک دستاورد بزرگ مالی برای او محسوب میشد. آلبوم J To Tha L-O! The Remixes نیز در سال ۲۰۰۲ دومین آلبوم پیاپی جنیفر بود که در صدر فهرست ۲۰۰ آلبوم برتر موسیقی آمریکا قرار گرفت. سومین و چهارمین آلبوم استودیویی این ستاره آمریکایی موسوم به این منم... خوب حالا[۱۰] در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۲ و میلادی دوباره[۱۱] در اول مارس ۲۰۰۵ ردیف شماره ۲ فهرست بیلبورد ۲۰۰ را به خود اختصاص دادند. در سال ۲۰۰۷ او نخستین آلبوم تمام اسپانیاییزبانش به نام آنطور که یک زن دل میبازد[۱۲] را روانه بازار کرد، او همچنین در ششم اکتبر همان سال پنجمین آلبوم انگلیسی و در مجموع ششمین آلبوم خود را با نام شجاع[۱۳] در دسترس هواداران خود قرار داد. او در سال ۲۰۰۳ برنده جایزه «American Music Award for Favorite pop/rock female Artist» که مخصوص خوانندگان زن در سبک پاپ و راک بود، گردید و همچنین در سال ۲۰۰۷ جایزه «American Music Award for Favorite Latin Artist»، که مخصوص هنرمندان لاتینتبار میباشد را از آن خود کرد. با توجه به آخرین آمار، جنیفر لوپز بیشتر از ۲۵ میلیون نسخه از آلبومهای خود را در تمام دنیا فروختهاست. در مسابقه تلویزیونی آمریکن آیدل که مربوط به کشف استعدادهای درخشان در زمینه تک خوانی است، جنیفر لوپز در هیئت داوران فعال میباشد. در کانال سی بی اس جنیفر به عنوان نخستین مهمان برنامه «گفتگو»[۱۴] شرکت کرد. جنیفر لوپز متولد و بزرگ شده محله کَسل هیل در همسایگی برونکس واقع در نیویورک است. مادرش مربی مهدکودک و پدرش متخصص رایانه هر دو پورتوریکویی تبار و کاتولیک مذهب، زاده شهر پونسی در جنوب پورتوریکو میباشند. جنیفر لوپز دو خواهر به نامهای لیندا و لسلی دارد که از میان آنها لیندا دارای شغل روزنامه نگاری است. او تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس و دبیرستان کاتولیک در برونکس به پایان رساند. از ۱۹ سالگی به شکلی خودآموز به رقص و آوازخوانی پرداخت. در هنگام تحصیل در دانشگاه جنیفر در کنار رقص در باشگاه شبانه منهتن به عنوان شغل پارهوقت در دفترخانهای مشغول به کار شد. در سال ۱۹۹۹ نشریات انگلیسی و آمریکایی اعلام کردند که جنیفر اعضای مختلف بدن خود را در مجموع به ارزش یک میلیارد دلار بیمه کردهاست. این نشریات مبلغ بیمهٔ پستان او را ۲۰۰ میلیون دلار، پا و باسن را ۳۰۰ میلیون دلار و مو را ۵۰ میلیون دلار اعلام کردند. لوپز نیز در بیانیهای این گزارشها را خندهدار توصیف کرد.[۱۵] در مورد روابط خصوصی جنیفر لوپز با مردان، رسانهها تمرکز خاصی دارند. او تاکنون روابط نسبتا گرمی با شان کامز، کریس جود، بن افلک و مارک آنتونی داشتهاست. در سال ۱۹۸۴ در سن ۱۵ سالگی (دوران دبیرستان) و هنگامی که او کم کم داشت به یک ستاره تبدیل میشد، او با دیوید کروز روابط دوستانه داشت. در سال ۱۹۹۴ جنیفر لوپز پس از ۱۰ سال رابطه تنگاتنگ با دیوید کروز، به روابط دوستانهاش پایان داد. جنیفر لوپز در سال ۲۰۰۴ گفت: اولین ازدواج لوپز با اوجانی نوآ در ۲۲ فوریه ۱۹۹۷ بود. لوپز نوآ را اولین بار هنگامی که نوآ به عنوان خدمتکار در رستورانی در میامی کار میکرد ملاقات کرد. این دو در ژانویه ۱۹۹۸ از هم طلاق گرفتند. بعدا لوپز نوآ را به عنوان مدیر رستورانش در آپریل ۲۰۰۲ استخدام کرد. اما نوآ در اکتبر همان سال اخراج شد. بعد از آن نوآ از جنیفر به دادگاه شکایت کرد اما این دو به طور محرمانه با هم سازش کردند. در آپریل ۲۰۰۶، لوپز از نوآ شکایت کرد تا مانع انتشار کتابی شود که نوآ در آن جزئیات ازدواج و زندگی خصوصی اش با جنیفر را نوشته بود.[نیازمند مدرک] جنیفر لوپز تاکنون در فیلمهای دختر کوچک من (۱۹۸۷)، خانواده من (۱۹۹۵)، قطار پول (۱۹۹۵)، جک (۱۹۹۶)، خون و شراب (۱۹۹۶)، سلنا (۱۹۹۷)، آناکوندا (فیلم) (۱۹۹۷)، دور کامل (۱۹۹۷)، خارج از دید (۱۹۹۸)، مورچهها (۱۹۹۸)، سلول (۲۰۰۰)، طراح مراسم ازدواج(۲۰۰۱)، چشمفرشتهای (۲۰۰۱)، کافی (۲۰۰۲)، خدمتکاری در منهتن (۲۰۰۲)، گیگلی (۲۰۰۳)، دختر جرسی (۲۰۰۴)، مایل هستید برقصیم؟(۲۰۰۴)، مادرشوهر هیولا (۲۰۰۵)، یک زندگی ناتمام (۲۰۰۵) و نقشه وارونه(۲۰۱۰) ایفای نقش کردهاست. روی زمین، اگر تو عشق من باشی و احساس خیلی خوبی دارم از تک آهنگهای معروف او هستند. مشخصات کلی :
وی بیشتر به خاطر حضور در فیلم جزیره شاتر و کوهستان بروکبک مشهور است. به خاطر بازی در ولنتاین آبی نامزد بهترین بازیگر زن درام شد در گولدن گلوب ۲۰۱۱ شد.او همچنین در اسکار ۲۰۱۱ جزو پنج نامزد بهترین بازیگر زن بود ولی علارغم شایستگی انتخاب نشد. لجر همسر میشل ویلیامز، همبازیاش در فیلم کوهستان بروکبک، بود. دختر آنها به نام ماتیلدا رز در روز ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ به دنیا آمد و جیک جیلنهال و بیزی فیلیپس ، پدرخوانده و مادرخواندهٔ ماتیلدا شدند. در آگوست ۲۰۰۷، هفتهنامهٔ آس ویکلی مدعی شد که هیت و میشل به علت وضعیت کاری پرمشغلهشان از یکدیگر جدا شدهاند. در آن زمان نه میشل و نه هیت این ادعا را تایید نکردند. در سپتامبر همان سال، پدر میشل در مصاحبهای با سیدنی تلگراف تایید کرد که آن دو از هم جدا شدهاند. مشخصات کلی :
زندگینامه
زندگی ورزشی
او بدنسازی را از ۱۴ سالگی شروع کرد و در ۲۳ سالگی اولین قهرمانی خود را در مستر المپیا بدست اورد. البته در سال ۱۹۶۹ و در ۲۲ سالگی در مستر المپیا مقام دوم را بدست اورد.عناوین قهرمانی
زندگی شخصی
او هم اکنون ۴ فرزند دارد (۲ دختر و ۲ پسر) و همسر او نیز (خواهر زاده ی ) است..زندگی سیاسی
زندگی هنری
فیلمشناسی
شناسنامه
القاب
Arnie , Austrian Oak , Conan the Republican , Styrian Oak , The Governator , The Running Man , Conan the Governor
ملیت
اتریش-آمریکایی
زادروز
۳۰ ژوئیهٔ ۱۹۴۷ (۶۴ سال)
زادگاه
Thal, اشتایرمارک ,
اتریش
قد
۱.۸۸ سانتی متر
وزن
۱۰۸ کیلوگرم
همسر
(۲۰۱۱-۱۹۸۶)
فرزندان
کاترین (۱۹۸۹)
کریستینا (۱۹۹۱)
پاتریک (۱۹۹۳)
کریستوفر (۱۹۹۷)
ژوزف (۱۹۹۷)
والدین
گوستاو
آئورلیا
فعالیت ها
بازیگر، سیاستمدار نویسنده، تهیه کننده و کارگردان
سالهای فعالیت
سینما (تاکنون-۱۹۶۹)
دین
مسیحی کاتولیک
مدرک تحصیلی
کالج سانتامونیکا
دانشگاه ویسکانسین-سوپریور
حزب سیاسی
حزب جمهوریخواه
امضاء
۳۸ مین فرماندار کالیفرنیا
(۲۰۱۱-۲۰۰۳)
پس از
پیش از
جری براون
زندگینامه
فیلمشناسی
جیم کری
جیم کری، ۲۰۰۸
نام اصلی
جیمز یوجین "جیم" کری
زمینه فعالیت
سینما
ملیت
کانادا
ایالات متحده آمریکا
تولد
۱۷ ژانویهٔ ۱۹۶۲ (۵۰ سال)
، کانادا
پیشه
بازیگر، کمدین
سالهای فعالیت
۱۹۷۹ تا کنون
همسر(ها)
ملیسا وومر (از ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵)
لائورن هولی (از ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷)
وبگاه رسمی
www.jimcarrey.com
صفحه در وبگاه IMDb
زندگینامه
فیلمشناسی
Film
سال
نام فیلم
نقش
Notes
1999
Beyond the Mat
Himself
Documentary
2000
Longshot
The Mugger
2001
بازگشت مومیایی
The Scorpion King
CGI for the ending section
2002
عقرب شاه
Mathayus the Scorpion King
2003
به جنگل خوش آمدید
Beck
2004
Walking Tall
Chris Vaughn
در ایران تحت عنوان "سربلند"
2005
Be Cool
Elliot Wilhelm
رستاخیز (فیلم)
Sarge
در ایران تحت عنوان "نابودی"
2006
Gridiron Gang
Sean Porter
Nomination: Best Actor along with Xzibit
2007
Reno 911!: Miami
Agent Rick Smith
Cameo
Southland Tales
Boxer Santaros
The Game Plan
Joe Kingman
Last movie to use ring name "The Rock"
2008
Get Smart
Agent 23
2009
مسابقه تا کوه جادوگران
Jack Bruno
Planet 51
Capt. Charles 'Chuck' Baker
Voice
2010
پری دندان (فیلم)
Derek Thompson / Tooth Fairy
Tyler Perry's Why Did I Get Married Too?
Daniel Franklin (Patricia's new boyfriend)
Uncredited
سریعتر
Driver
مردانی دیگر
Detective Christopher Danson
You Again
Air Marshall
Uncredited
2011
سریع ۵
Luke Hobbs
2012
Journey 2: The Mysterious Island
Hank Parsons
post-production
G.I. Joe: Retaliation
Roadblock
post-production
2013
Snitch
filming
Television
Year
Title
Role
Notes
2010
Transformers: Prime
Cliffjumper
Voice, 1 Episode: "Darkness Rising, Part 1"
Television guest appearances
Year
Title
Role
Notes
1999
That '70s Show
Rocky Johnson
Episode: "That Wrestling Show"
The Net
Brody
Episode: "Last Man Standing"
2000
Star Trek: Voyager
The Champion
Episode: "Tsunkatse"
2000, 2002, 2009
ساتردی نایت لایو
Guest host
3 episodes
2007
Cory in the House
Himself
"Never the Dwayne Shall Meet" (Season 1: Episode 21)
هانا مونتانا
"Don't Stop Til You Get the Phone" (Season 2: Episode 17)
2009
Wizards of Waverly Place
"Art Teacher" (Season 2: Episode 15)
2010
مرد خانواده
Episode: "Big Man on Hippocampus"
2011
Celtic Woman: Believe PBS Special at Fox Theater in Atlanta, Georgia
Guest host (PBS Concert Special)
د راک
دواین جانسون در جشنواره فیلم ترایبکا ۲۰۰۹
نام اصلی
دواین جانسون
زمینه فعالیت
بازیگر
ملیت
ایالات متحده آمریکا
تولد
۲ مهٔ ۱۹۷۲ (۴۰ سال)
هایورد، کالیفرنیا، آمریکا
سالهای فعالیت
۱۹۹۵–۲۰۰۴ (کشتیگیر)
۱۹۹۹ - تاکنون (بازیگر)
همسر(ها)
دنی گارسیا (۱۹۹۷–۲۰۰۷)
صفحه در وبگاه IMDb
زندگی
ازدواج
فرزندان
بازیگری
راکی
رمبو
کارگردانی
رد پیشنهادهای بزرگ
سیاره هالیوود
علایق
از گفته های او
فیلمها
فیلمهای مهم
سیلوستر استالونه
سیلوستر استالونه
زادروز
۶ ژوئیه ۱۹۴۶
نیویورک (در آمریکا)
پیشه
بازیگر و کارگردان و تهیه کننده
گفتاورد
موفقیت معمولاً خانهٔ آخر کنترل شکستخوردن است.
کشتی
حضور سینا در wrestemania
شماره
سال
نام
نام حریفان
متن عنوان
1
2004
wrestlemania 20
THE BIG SHOW
USA CHAMPION SHIP !
2
2005
wrestlemania 21
JBL
WWE CHAMPION SHIP !
3
2006
wrestlemania 22
TRIPLE H
WWE CHAMPION SHIP !
4
2007
wrestlemania 23
SHAWN MICHAELS
WWE CHAMPION SHIP !
5
2008
wrestlemania 24
RANDY ORTON&TRIPLE H
WWE CHAMPION SHIP
6
2009
wrestlemania 25
THE BIG SHOW&EDGE
WORLD HEAVYWEIGHT CHAMPION SHIP !
7
2010
wrestlemania 26
BATISTA
WWE SHAMPION SHIP !
8
2011
wrestlemania 27
THE MIZ
WWE CHAMPION SHIP
9
2012
wrestlemania 28
THE ROCK
SINGLE MATCH
موزیک
آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.
فیلمشناسی
سال 2
نام فیلم
نقش
توضیحات
۲۰۰۰
آماده برای غرش
جیم ترینر
۲۰۰۶
تفنگدار دریایی
جان تریتون
نقش اول
۲۰۰۹
کشتی گیر
مایکل
نقش دوم
۲۰۰۹
۱۲ دور
دنی فیشر
نقش اصلی
۲۰۱۰
Psych
ایوان اوهارا
بازیگر مهمان
۲۰۱۰
جکسون واقعی، معاونت
در نقش خودش
بازیگر مهمان
۲۰۱۰
افسانهها
مایک چتلی
۲۰۱۰
هانا مونتانا
در نقش خودش
بازیگر مهمان
۲۰۱۰
فرد: فیلم
پدر (خیالی) فرد
فیلم تلویزیونی
2009
"تکاور"
در نقش خودش
۲۰۱۱
خانواده ریونیون
سم کلیری
جان سینا
لقب(ها)
John Cena
Mr. P[۱]
The Prototype[۲]
Juan Cena
قد معرفیشده
۶ پا ۱ ابنچ (۱٫۸۵ متر)[۳]
وزن معرفیشده
۲۴۰ پوند (۱۱۰ کیلوگرم)[۳]
زادروز
۲۳ آوریل ۱۹۷۷ (۳۵ سال)[۴]
نیوباری غربی, ماساچوست[۳]
محل زندگی
تمپا، فلوریدا, فلوریدا[۵]
معرفیشده از
اطلاعات طبقهبندی شده (UPW)[۲]
نیوباری غربی, ماساچوست,(WWE)[۳]
مربی(ها)
Ultimate Pro Wrestling[۲]
Ohio Valley Wrestling[۱]
آغاز به کار
۲۰۰۱[۱]
حرفه کشتی
سال های آغازین (1996-1990)
حضور در "ای سی دبلیو" (1996)
دوران "دبلیو سی دبلیو"
قهرمانی سبک وزن (1998 -1996)
حضوردر دبلیو دبلیو اف و ای (2005-1999)
بازگشت به کمپانی و قهرمانی (2008-2007)
درگیری با لجندها و قهرمانی اینترکانتینتال.تگ تیم و سنگین وزن (2010-2009)
بازگشت به کشتی کج و آغاز درگیری با سی ام پانک (2012)
کریس جریکو
زادروز
۹ نوامبر ۱۹۷۰ (۴۱ سال)
نیویورک، آمریکا
پیشه
, خواننده
سالهای فعالیت
۱۹۹۰ - ۲۰۱۱
قد
1.83 متر
وزن
103 کیلوگرم
لقب
وای تو جی, وایت لیگر, لاین هارت
زندگینامه
بچگی و جوانی
بازیگری
پیشه کشتیکج
آغاز کشتیکج
مسابقات جهانی کشتی
مسابقات بالاتر کشتی
فدراسیون جهانی کشتی WWF
آغاز به کار در WWF
مبارزه مقابل برت هارت
نخستین مقام در WWF
صعود به مسابقات مردان تک به تک
مبارزه با وینس مکمهان
زندگی نامه
دوران بازیگری
«
به گمان من حتی خود دنیرو هم نمیداند که تا چه حد مهارت دارد.
»
مروری بر چند فیلم
فیلمشناسی
سال
نام فیلم
نقش
توضیحات
۱۹۶۵
سه اتاق در منهتن
۱۹۶۸
تبریکات
۱۹۶۹
آواز سام
جشن عروسی
۱۹۷۰
مامان فشنگی
سلام مامان!
۱۹۷۱
جنیفر در ذهن من
زاده برای پیروزی
دار و دستهای که نمیتوانست شلیک کند
۱۹۷۳
طبل را آهسته بزن
خیابانهای بیرحم
جانی بوی
۱۹۷۴
پدر خوانده ۲
ویتو کورلئونه
برنده - جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
نامزد - جایزه بفتا
۱۹۷۶
راننده تاکسی
تراویس بیکل
نامزد - جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه بفتا
نامزد - جایزه گلدن گلوب
۱۹۰۰
آخرین قارون
مونرو استار
۱۹۷۷
نیویورک، نیویورک
جیمی دویل
نامزد - جایزه گلدن گلوب
۱۹۷۸
شکارچی گوزن
مایکل ورونسکی
نامزد - جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه بفتا
نامزد - جایزه گلدن گلوب
۱۹۸۰
گاو خشمگین
جیک لاموتا
برنده - جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
برنده - جایزه گلدن گلوب
نامزد - جایزه بفتا
۱۹۸۱
اعترافات واقعی
۱۹۸۳
سلطان کمدی
روپرت پاپکین
نامزد - جایزه بفتا
۱۹۸۴
روزی روزگاری در آمریکا
دیوید نودلس آرونسون
عاشق شدن
۱۹۸۵
برزیل
۱۹۸۶
مأموریت
رودریگو مندوزا
۱۹۸۷
قلب فرشته
تسخیرناپذیران
آل کاپون
۱۹۸۸
گریز نیمهشب
نامزد - جایزه گلدن گلوب
۱۹۸۹
چاقوی ضامن دار
ما فرشته نیستیم
ند
۱۹۹۰
استنلی و ایریس
استنلی
رفقای خوب
جیمی کانوی
نامزد - جایزه بفتا
بیداریها
لئونارد لو
نامزد - جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
۱۹۹۱
در مظان جرم
دیوید مریل
آتشافروز
تنگه وحشت
مکس کدی
نامزد - جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه گلدن گلوب
۱۹۹۲
معشوقه
شب و شهر
۱۹۹۳
یک داستان برانکسی
لورنزو
همچنین کارگردان
مدداگ و گلوری
زندگی این پسر
۱۹۹۴
فرانکشتاین
جانور
۱۹۹۵
هزار و یک شب
کازینو
سام تک روتشتاین
مخمصه
نیل مک کالی
۱۹۹۶
هوادار
گیل رنارد
خوابگردها
کشیش رابرت کوریلو
اتاق ماروین
دکتر والی
۱۹۹۷
شهرک پلیس
مو تیلدن
جکی براون
لوئیس گارا
سگ را بجنبان
کنراد بریان
۱۹۹۸
آرزوهای بزرگ
زندانی/لوستیگ
رونین
سام
۱۹۹۹
تحلیلش کن
پل ویتی
نامزد - جایزه گلدن گلوب
بی عیب
۲۰۰۰
راکی و بولوینکل
مردان شرافت
ملاقات با والدین
جک بایرنز
نامزد - جایزه گلدن گلوب
۲۰۰۱
۱۵ دقیقه
ادی فلمینگ
امتیاز
نیک
۲۰۰۲
زمان نمایش
میچ پرستون
, ساعت
1:47 بعد از ظهر توسط Ashkan
زندگی
بازیگری
دهه ۱۹۷۰
دهه ۱۹۸۰
دهه ۱۹۹۰
سال۲۰۱۰ به بعد
سبک بازی
زندگی شخصی
نقلقولها
«
آل پاچینو به دنبال اسکار نیست بلکه این اسکار است که به دنبال آل پاچینو میگردد.
»
«
اگر کارگردان نمیشدم دوست داشتم یک پاچینو میبودم.
»
«
او یک استاد به تمام معنی ست.
»
فیلمشناسی
فیلمها
سال
عنوان
نقش
توضیحات
۱۹۶۹
ناتالی و من
تونی
شروع کار
۱۹۷۱
وحشت در نیدل پارک
بابی
۱۹۷۲
پدرخوانده
مایکل کورلئونه
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
۱۹۷۳
مترسک
لیون
۱۹۷۳
سرپیکو
فرانک سرپیکو
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول مرد
۱۹۷۴
پدرخوانده ۲
مایکل کورلئونه
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، برنده جایزه بفتا بهترین بازیگر نقش اول مرد
۱۹۷۵
بعدازظهر سگی
سانی ورتزیک
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، برنده جایزه بفتا بهترین بازیگر نقش اول مرد
۱۹۷۷
بابی دیرفیلد
بابی دیرفیلد
۱۹۷۹
... و عدالت برای همه (فیلم)
آرتورکیرکلند
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
۱۹۸۰
گشت زنی
استیوبرنز
۱۹۸۲
نویسنده! نویسنده!
ایوان تراوالیان
۱۹۸۳
صورت زخمی
تونی مونتانا
۱۹۸۵
انقلاب
تام داب
۱۹۸۹
دریای عشق
فرانک کلر
۱۹۹۰
بدنام محلی
گراهام
۱۹۹۰
دیک تریسی
آلفونسه کاپریس
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
۱۹۹۰
پدرخوانده ۳
مایکل کورلئونه
۱۹۹۱
فرانکی و جانی
جانی
۱۹۹۲
گلن گری گلن راس
ریکی روما
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
۱۹۹۲
بوی خوش زن
فرانک اسلید
برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اول مرد
۱۹۹۳
راه کارلیتو
کارلیتو
۱۹۹۵
دو روی سکه
جیتانوساباتونی
۱۹۹۵
مخمصه
وینسنت هانا
۱۹۹۶
به دنبال ریچارد
ریچارد سوم
نویسنده, تهیه کننده و کارگردان همچنین راوی
۱۹۹۶
تالار شهر
جان پاپاس
۱۹۹۷
دنی براسکو
بنجامین روگیرو
۱۹۹۷
وکیل مدافع شیطان
جان میلتون
۱۹۹۹
نفوذی
لوول برگمن
۱۹۹۹
هر یکشنبه موعود(یکشنبه چقدر میگیری؟)
تونی دآماتو
۲۰۰۰
کافه چینی
هری لوین
کارگردان
۲۰۰۲
بیخوابی
ویل دورمر
۲۰۰۲
سیمون
ویکتورترانسکی
۲۰۰۲
مردمی که میشناسم
الی ورمن
۲۰۰۳
تازه کار
والتربورک
۲۰۰۳
, ساعت
1:45 بعد از ظهر توسط Ashkan
زندگی شخصی
فعالیت ها
وی تلاشهای نزاع دارفور، گردآوری پول برای قربانیان زمینلرزهٔ ۲۰۱۰ هائیتی و ساخت فیلمهای مستند همچون «شن و اندوه» برای افزودن آگاهی در مورد بحرانهای جهانی.فیلمشناخت
بازیگر
کارگردان
جوایز
جورج کلونی
جورج کلونی در جشنوارهٔ فیلم ونیز در سال ۲۰۰۹
نام اصلی
جورج تیموتی کلونی
ملیت
ایالات متحده آمریکا
تولد
۶ مهٔ ۱۹۶۱ (۵۱ سال)
لکزینگتون، ایالت کنتاکی
پیشه
بازیگر، نویسنده و کارگردان
سالهای فعالیت
۱۹۷۸ تا کنون
همسر(ها)
تالیا بالسام (۱۹۹۳ - ۱۹۸۹)
صفحه در وبگاه IMDb
فیلمها
نامزدی و جوایز
مشخصات کلی :
زمینه فعالیت
بازیگر
ملیت
انگلستان
تولد
۵ اکتبر ۱۹۷۵ (۳۶ سال)
انگلستان
همسر(ها)
جیم تریپلتون (۱۹۹۸ - ۲۰۰۱)
سام مندس (۲۰۰۳ - ۲۰۱۰)
زندگینامه
ازدواج
براد پیت در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۲ رسماً اعلام کرد که او و جولی تصمیم به ازدواج دارند. او گفت: «ما تصمیم گرفته بودیم ازدواج نکنیم تا زمانی که برای هیچ زوجی منع ازدواج وجود نداشته باشد ولی گمان نمیکنم دیگه بتوانیم بیش از این مقاومت کنیم. ازدواج ما برای بچه هایمان خیلی مهم است و همیشه در این باره از ما سؤال میکنند. برای من هم مهم است. دوست دارم آن نوع تعهد ایجاد بشود.» در ادامه گفتگو زمانی که از او پرسش شد آیا رسماً از جولی خواستگاری کرده یا نه، وی جواب داد: «دیگر از این فراتر نمیروم... ولی زمانی که عاشق کسی هستی و با او یک خانواده تشکیل بدهی و خودت هم دوست داری یک تعهد بینتان ایجاد بشود و نتوانی خیلی خندهدارست، فقط مضحک.گفته می شود آنجلینا جولی از زن های معروف آمریکا است »[۴]در رسانهها
فیلمها
نگارخانه
زندگینامه
آغاز بازیگری
افول و صعود پس از تایتانیک
زندگی خصوصی
فیلمشناسی
سال
نام فیلم
English title
نقش
کارگردان
۲۰۱۱
جی. ادگار
(به انگلیسی: J.Edgar)
جان ادگار هوور
کلینت ایستوود
۲۰۱۰
سرآغاز
(به انگلیسی: Inception)
دام کاب
کریستوفر نولان
۲۰۱۰
جزیره شاتر
(به انگلیسی: Shutter Island)
ادوارد دنیلز
مارتین اسکورسیزی
۲۰۰۸
جاده انقلابی
(به انگلیسی: Revolutionary Road)
فرانک ویلر
سم مندز
۲۰۰۸
مجموعه دروغها
(به انگلیسی: Body of Lies)
راجر فریس
ریدلی اسکات
۲۰۰۶
الماس خونین
(به انگلیسی: Blood Diamond)
دنی آرچر
ادوارد زیک
۲۰۰۶
رفتگان
(به انگلیسی: The Departed)
بیلی کاستیگان
مارتین اسکورسیزی
۲۰۰۴
هوانورد
(به انگلیسی: The Aviator)
هاوارد هیوز
مارتین اسکورسیزی
۲۰۰۲
اگر میتوانی مرا بگیر
(به انگلیسی: Catch Me If You Can)
فرانک ابگنیل
استیون اسپیلبرگ
۲۰۰۲
دار و دستههای نیویورکی
(به انگلیسی: Gangs of New York)
آمستردام والن
مارتین اسکورسیزی
۲۰۰۰
ساحل
(به انگلیسی: The Beach)
ریچارد
دنی بویل
۱۹۹۸
شهرت
(به انگلیسی: Celebrity)
براندون دارو
وودی آلن
۱۹۹۸
مردی در نقاب آهنی
(به انگلیسی: The man in the iron mask)
لویی چهاردهم
رندال والاس
۱۹۹۷
تایتانیک
(به انگلیسی: Titanic)
جک داوسن
جیمز کامرون
۱۹۹۶
اتاق ماروین
(به انگلیسی: Marvin's Room)
هنک
جری زکس
۱۹۹۶
رومئو و ژولیت
(به انگلیسی: Romeo+juliet)
رومئو
باز لورمن
۱۹۹۵
خورشیدگرفتگی کامل)
(به انگلیسی: Total Eclipse)
آرتور رمبو
آگنیزکا هلند
۱۹۹۵
خاطرات بسکتبال
(به انگلیسی: The Basketball Diaries)
جیم کارول
اسکات کالورت
۱۹۹۵
برنده و بازنده
(به انگلیسی: The quike and the dead)
فی هرود«بچه»
سم ریمی
۱۹۹۴
مهمانی شلیک با پا
(به انگلیسی: The Foot Shooting Party)
باد
آنت هیوود-کارتر
۱۹۹۳
چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد
(به انگلیسی: What's Eating Gilbert Grape)
آرنی گریپ
لس هولستروم
۱۹۹۳
زندگی این پسر
(به انگلیسی: This Boy's Life)
توبی ولف
مایکل کتون-جونز
۱۹۹۲
پیچک سمی (شوکران)
(به انگلیسی: Poison Ivy)
شخص (بی اعتبار)
کت شی
۱۹۹۱
حیوان ۳ (مخلوق ۳)
(به انگلیسی: Critters 3)
جاش
کریستین پترسون
جایزهها
نام اصلی
لئوناردو ویلهلم دیکاپریو
زمینه فعالیت
بازیگر
تولد
۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ (۳۷ سال)
هالیوود، ایالت کالیفورنیا
والدین
پدرش جورج دی کاپریو
مادرش ارمهاین ایندربرکن
سالهای فعالیت
1989 - تا به حال
همسر(ها)
بار رافائلی مُدل اسرائیلی
وبگاه رسمی
www.leonardodicaprio.com
زندگینامه
آغاز بازیگری
افول و صعود پس از تایتانیک
زندگی خصوصی
فیلمشناسی
سال
نام فیلم
English title
نقش
کارگردان
۲۰۱۱
جی. ادگار
(به انگلیسی: J.Edgar)
جان ادگار هوور
کلینت ایستوود
۲۰۱۰
سرآغاز
(به انگلیسی: Inception)
دام کاب
کریستوفر نولان
۲۰۱۰
جزیره شاتر
(به انگلیسی: Shutter Island)
ادوارد دنیلز
مارتین اسکورسیزی
۲۰۰۸
جاده انقلابی
(به انگلیسی: Revolutionary Road)
فرانک ویلر
سم مندز
۲۰۰۸
مجموعه دروغها
(به انگلیسی: Body of Lies)
راجر فریس
ریدلی اسکات
۲۰۰۶
الماس خونین
(به انگلیسی: Blood Diamond)
دنی آرچر
ادوارد زیک
۲۰۰۶
رفتگان
(به انگلیسی: The Departed)
بیلی کاستیگان
مارتین اسکورسیزی
۲۰۰۴
هوانورد
(به انگلیسی: The Aviator)
هاوارد هیوز
مارتین اسکورسیزی
۲۰۰۲
اگر میتوانی مرا بگیر
(به انگلیسی: Catch Me If You Can)
فرانک ابگنیل
استیون اسپیلبرگ
۲۰۰۲
دار و دستههای نیویورکی
(به انگلیسی: Gangs of New York)
آمستردام والن
مارتین اسکورسیزی
۲۰۰۰
ساحل
(به انگلیسی: The Beach)
ریچارد
دنی بویل
۱۹۹۸
شهرت
(به انگلیسی: Celebrity)
براندون دارو
وودی آلن
۱۹۹۸
مردی در نقاب آهنی
(به انگلیسی: The man in the iron mask)
لویی چهاردهم
رندال والاس
۱۹۹۷
تایتانیک
(به انگلیسی: Titanic)
جک داوسن
جیمز کامرون
۱۹۹۶
اتاق ماروین
(به انگلیسی: Marvin's Room)
هنک
جری زکس
۱۹۹۶
رومئو و ژولیت
(به انگلیسی: Romeo+juliet)
رومئو
باز لورمن
۱۹۹۵
خورشیدگرفتگی کامل)
(به انگلیسی: Total Eclipse)
آرتور رمبو
آگنیزکا هلند
۱۹۹۵
خاطرات بسکتبال
(به انگلیسی: The Basketball Diaries)
جیم کارول
اسکات کالورت
۱۹۹۵
برنده و بازنده
(به انگلیسی: The quike and the dead)
فی هرود«بچه»
سم ریمی
۱۹۹۴
مهمانی شلیک با پا
(به انگلیسی: The Foot Shooting Party)
باد
آنت هیوود-کارتر
۱۹۹۳
چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد
(به انگلیسی: What's Eating Gilbert Grape)
آرنی گریپ
لس هولستروم
۱۹۹۳
زندگی این پسر
(به انگلیسی: This Boy's Life)
توبی ولف
مایکل کتون-جونز
۱۹۹۲
پیچک سمی (شوکران)
(به انگلیسی: Poison Ivy)
شخص (بی اعتبار)
کت شی
۱۹۹۱
حیوان ۳ (مخلوق ۳)
(به انگلیسی: Critters 3)
جاش
کریستین پترسون
جایزهها
اوایل زندگی
فعالیت هنری
فیلمها
سال
عنوان
نقش
توضیحات بیشتر
۱۹۸۷
کمتر از صفر
۱۹۸۷ - ۱۹۸۸
دالاس
چهار قسمت
۱۹۸۹
خوشحال با یکدیگر
برایان
۱۹۸۹
طبقه برنده
۱۹۹۰
جوان هم میمیرد
بیلی کانتون
۱۹۹۱
تمام مسیرها
جو مالونی
۱۹۹۱
تلما و لوئیز
جِی. دی.
۱۹۹۱
جانی جیرپوش
جانی جیرپوش
۱۹۹۲
کول ورلد
فرانک هریس
۱۹۹۲
رودخانهای که از میان آن میگذرد
پائول مکلین
۱۹۹۳
کالیفرنیا
اِرلی گِرِیس
۱۹۹۳
عشق حقیقی
فِلوید
۱۹۹۴
علاقه
اِلیوت فالر
۱۹۹۴
مصاحبه با خون آشام
لوئیس دِپونته دو لاک
برنده جایزه فیلم MTV برای بهترین بازیگر مرد - بهترین عملکرد
۱۹۹۴
افسانههای خزان
تِریستان لادلُو
۱۹۹۵
هفت
دیوید میلز
۱۹۹۶
دوازده میمون
جِفری گُوینز
۱۹۹۶
خواب روها
مایکل سولیوان
۱۹۹۷
متعلق به شیطان
فرانسیس «فرانک» اِشتاین/روری دِونی
۱۹۹۷
هفت سال در تبّت
هنریک هارِر
۱۹۹۷
طرف تاریک خورشید
ریک
۱۹۹۸
با جو بلک آشنا شوید
جو بلک/مرد در کافی شاپ
۱۹۹۹
باشگاه مبارزه
تایلر داردِن
۱۹۹۹
جان مالکوویچ بودن
خودش
۲۰۰۰
آدم ربایی
میکی اُنیل
۲۰۰۱
مکزیکی
جری وِلباخ
۲۰۰۱
جاسوس بازی
تام بیشاپ
۲۰۰۱
یازده یار اوشن
راستی رایان
۲۰۰۱
مجموعه تلویزیونی دوستان
ویل کلبرت
قسمت: "یک شایعه"
۲۰۰۳
سندباد: افسانه هفت دریا
سندباد
گوینده
۲۰۰۴
اَبیِ خواننده
برد پیت ( خودش )
نقش فرئی
۲۰۰۴
تروآ
آشیل
نامزد جایزه فیلم MTV برای بهترین مبارزه مشترک با اریک بانا
۲۰۰۵
دوازده یار اوشن
راستی رایان
۲۰۰۶
آقا و خانم اسمیت
جان اسمیت
جایزه فیلم MTV برای بهترین مبارزه مشترک با آنجلینا جولی
۲۰۰۶
بابل
ریچارد
جایزه Gotham برای بهترین گروه بازیگران
۲۰۰۷
بزرگ دل
۲۰۰۷
سیزده یار اوشن
راستی رایان
۲۰۰۷
ترور جسی جیمز به وسیله رابرت فورد بزدل
جسی جیمز
برنده جام Volpi جشنواره فیلم ونیز برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
۲۰۰۷
شانتارم
تهیه کننده
۲۰۰۷
کیفیت بازی
بازیگر و تهیه کننده
۲۰۰۸
پس از خواندن بسوزان
چد
نامزد جایزه بافتا برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
۲۰۰۸
شانههای اطلس
۲۰۰۸
چاد اشم
۲۰۰۸
سرگذشت غریب بنجامین باتن
بنجامین باتن
نامزد دریافت جایزه، آکادمی آواردز برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
۲۰۰۹
حرامزادههای لعنتی
سرهنگ آلدو راین
انجمن منتقدان فیلم آمریکا برای بهترین بازیگر
۲۰۱۰
ابرذهن (انیمیشن)
مترو من
گوینده
۲۰۱۱
درخت زندگی
آقای اُبرین
جایزه انجمن ملی منتقدان فیلم برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
۲۰۱۱
Money Ball
بیلی بین
جایزه انجمن منتقدان فیلم بوستون برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
۲۰۱۲
تجارت کوگان
جک کوگان
در حال فیلمبرداری
۲۰۱۲
جنگ جهانی زد
Gerry Lane
در حال فیلمبرداری
بیوگرافی اما واتسون
نام کامل: اما شارلوت دوره واتسون
لقب: ام
قد: 1.65 متر
اما شارلوت دوره واتسون، متولد 15 آوریل 1990 ، بازیگری بریتانیایی است که نقش هرمیون گرنجر را در فیلمهای هری پاتر بازی می کند.
بیوگرافی
ابتدای زندگی
اما واتسون فرزند بزرگتر کریس و ژاکلین واتسون است، که هر دو وکیل هستند و اکنون از هم جدا شده اند. او برادری کوچکتر به نام آلکس دارد. او با والدینش در آکسفورد انگلیس زندگی می کرد و در دبیرستان مشهور The Dragon School در آکسفورد تحصیل می کرد.
قبل از شرکت در فیلمهای هری پاتر، تجربة اما واتسون بسیار کم بود، که فقط شامل تئاتر های درون مدرسه ای می شد، "مثل تئاتر آرتور: سالهای جوانی و پرنس شاد". فعالیت های دیگر مدرسه ای او شامل شرکت در مسابقة شاعری Daisy Pratt در سن هفت سالگی است که او در آن مسابقات مقام اول را کسب کرد.
زندگی کاری
اما واتسون در 10 سالگی شروع به بازی در فیلمهای هری پاتر، در نقش هرمیون گرنجر کرد و زمانی که فیلم هری پاتر و سنگ جادو به نمایش در آمد، او 11 ساله بود. از آن زمان او در همة سری فیلمهای هری پاتر ایفای نقش کرد. این فیلمها عبارتند از: هری پاتر و تالار اسرار (2002)، هری پاتر و زندانی آزکابان(2004) و هری پاتر و جام آتش(2005).
طرفداران هری پاتر نظرات گوناگونی دربارة نمایش واتسون از هرمیون دارند. برخی فکر می کند که او برای این نقش عالی است؛ دیگران این عقیده دارند که او نمی تواند سستی ها و کاستی های هرمیون را نشان دهد، و به این اعتراض می کنند که اما واتسون بیش از حد برای ایفای نقش هرمیون زیباست.... در این سری کتاب ها از هرمیون فقط با چهره ای ساده ( نه زیبا و نه زشت) یاد شده است. در هر حال فیلمها، با موافقت رولینگ، هرمیون را در کنار موهای پرپشت و عادت کتابخوانی اش، همان طور که هری و رون در مراسم یول بال متوجه می شوند، دختری زیبا نشان می دهد. (با این وجود هنوز یک مقالة روزنامة دیلی پرافت (پیام امروز) نوشتة ریتا اسکیتر هرمیون را این گونه معرفی می کند: دختری با چهره ای ساده ولی جاه طلب) فیلمنامه ها نیز بین هری، رون و هرمیون رابطة حسی متفاوتی را نسبت به کتاب نشان می دهند.
در 15 سالگی اما واتسون تبدیل به جوانترین فردی شد که عکسش روی جلد مجلة Teen Vogue رفته است. او به همراه پیرس بروسنان، کنت براناف و سامانتا مورتون عضو هیئت داوران انتخاب فیلمساز برتر نوجوان در مراسم First Light Film Award در لندن بود. در فوریة سال 2006 واتسون فیلمرداری اصلی فیلم هری پاتر و محفل ققنوس را آغاز کرد (این فیلم قرار است 13 جولای 2007 به نمایش در بیاید.) که در آن فیلم او نقش خود را به عنوان باهوش ترین جادوگر دوران خودش تکرار می کند. او در فیلم کوتاه کیف دستی ملکه، که برداشتی از فیلم هری پاتر است، نیز نقش هرمیون را بازی کرده است، این فیلم کوتاه به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد ملکه ساخته شد.
با این که فیلم های هری پاتر تنها تجربة سینمایی او هستند، او ابراز علاقه کرده تا حرفه اش را در دیگر فیلمها نیز گسترش دهد. هرچند که او گفته که بعید است این اتفاق پیش از اتمام فیلمهای هری پاتر رخ بدهد.
زندگی شخصی
او یک ورزشکار مشتاق است که به هاکی، تنیس و چندین ورزش دیگر علاقمند است. زمانی که در سر صحنة فیلمبرداری است، زمان خود را با بازیهای کامپیوتری و تنیس روی میز می گذراند. خوانوادة او دارای دو گربه با نامهای بابلز و دومینو است. در سال 2003 او وارد مدرسة دخترانة Headington در آکسفورد شد. علاقة او به موسیقی شامل خواندن، موسیقی هیپ هاپ، موسیقی بلوز، و موسیقی راک کلاسیک می شود و خوانندگانی از امینم گرفته تا اریک کلاپتون و نلی فورتادو را در بر می گیرد.
در آگوست سال 2006 اعلام شد که اما واتسون بالاترین نمرات را در امتحان دیپلمش کسب کرده که شامل 8 نمرة A+ و دو نمرة A است.
جوایز
جوایز کاندید شده:
Saturn Award برای فیلم هری پاتر و سنگ جادو
Empire Award برای فیلم هری پاتر و سنگ جادو
American Moviegoer Awards بهترین نقش مکمل زن، سال 2002
Young Artists Awards بازیگر نقش اول جوان در یک فیلم سینمایی، 2002
Young Artists Awards بهترین گروه در فیلم سینمایی، برای فیلم سنگ جادو
Broadcast Film Critics Association Awards بهترین بازیگر جوان، 2004
Broadcast Film Critics Association Awards بهترین بازیگر جوان، 2005
جوایز برنده شده
Otto Awards بهترین ستارة زن فیلم (نقره)، سال 2003
Phoenix Film Critics Society بهترین بازیگر زن نوجوان برای فیلم تالار اسرار
مجلة Total Film ، اجرای نوجوان سال، سال 2004
نظرسنجی هفتگی بازیگر محبوب شبکة CBS ، هفته های زیاد
Otto Awards بهترین ستارة زن فیلم (طلا)، سال 2006
جزییات
برادر کوچکتر او با نام الکس 3 سال کوچکتر از "اما" است.
دربارة نقشها می گوید:" حالا که نقش هرمیون فین فینی، رییس منشِ و تر و تمیز رو بازی کردم، دوست دارم نقش یه دختر دبیرستانی آمریکایی رو بازی کنم. دوست دارم توی همة شخصیتها و تمام عقیده ها نقش بازی کنم، ولی احتمالا فعلا باید همین هرمیون رو بازی کنم."
کتاب مورد علاقة او هری پاتر و زندانی آزکابان است.
در 13 سالگی، درست زمانی که تازه 10 ماه از ورود او به دورة نوجوانی گذشته بود، در سال 2004 او به عنوان دهمین نفر بین "داغ ترین ستاره های زن" شناخته شد.
نام او بر اساس نام مادر بزرگ پدری اش انتخاب شد که پس از ازدواج نامش تبدیل به "اما شارلوت دوره واتسون" شده بود.
شایعه شده بود که در طول فیلمبرداری فیلم هری پار و تالار اسرار در سال 2002، مچ دست او شکسته است. البته این شایعه بعدها تکذیب شد.
درست در همان روزی به دنیا آمده است که "اما تامسون" بازیگر نقش پروفسور ترلاونی به دنیا آمده است.
کمی فرانسوی بلد است.
او و همکاران هری پاتری اش، دانیل رادکلیف و روپرت گرینت، در سال 2005 و در مجلة Entertainment Weekly رتبة نهم را در بین بهترین ستارگان کسب کرد.
گفته های شخصی
سخت ترین صحنه": نویل با قورباغه اش ترور اومد و بهم گفت که " می خوای برای شب بخیر ترور رو ببوسی؟" هر دفعه اون اینکارو می کرد من به خنده می افتادم. قرار بود یکی از اون نگاههای چپ چپ بهش بندازم ولی نمی تونستم جلوی خودمو بگیرم. هشت تا برداشت طول کشید تا بالاخره تونستم این کارو انجام بدم."
"دیدن من توی یه فیلم اکشن باور نکردنیه! در عرض چند ماه تمام نی نی کوچولو های کشور سرم رو می برن!"
دربارة "بوسیدن" دیگر بازیگران سر صحنه می گوید:" وای خدا، محاله، محاله. این تو قرارداد من نیست!"
" دوستام با شهرت من خیلی راحت هستن، فقط اونا واقعا کنجکاون، اونا خیلی سوال می کنن..."
دربارة اینکه چطور شخصیت او، هرمیون گرنجر، به بلوغ رسیده می گوید:" اون پر جنب و جوشه. اون با انرژیه. قدرت دخترونه!"
دربارة این که خبرنگاران چندین و چند بار یک سوال را تکرار می کنند می گوید:" خوبیشون همینه! اونها سوالهاشون عین هم دیگه است و تو هم می تونی جوابهای تکراری بدی. دیگه لازم نیست فکر کنی، می تونی بشینی مثل یک نوار ضبط شده حرف بزنی..."
دربارة کار کردن با پسران می گوید:" دوست دارم توی یه جای مختلط هم باشم. معلومه که دن و روپرت به اندازة کافی سهم خودشون رو توی نظراتی که می گن من دخترونه رفتار می کنم دارن، ولی اینا همش سرگرمیه."
"امیدوارم زیاد کله گنده نشم. من دوست دارم سرم به کار خودم باشه و بچسبم به دوستا و خونواده ام و سعی کنم یه زندگی عادی داشته باشم."
" من عاشق مد هستم. به نظر من این خیلی مهمه، چون این طوریه که آدم خودش رو به دنیا نشون می ده."
دربارة بازیگری مشهور بودن می گوید:" بیشر مردم خیلی مهربونن ولی بعضی ها زل می زنن به آدم، انگار تو رو تو باغ وحش به نمایش گذاشتن و تو یه آدم واقعی نیستی و احساسات نداری. حتی وقتی تو تمام زرق و برق و توجه و مراسم ها و بقیه رو ول کنی، آخرش بازم من دارم بازیگری می کنم."
"هرمیون همه اش از این کلمات بزرگ دراز و با تلفظ سخت استفاده می کنه. نصف وقتا من نمی دونم اون می خواد چیکار کنه!"
"شاید یه روزی 100 سالم بشه و بیفتم روی تخت..... ولی هنوز به اینکه یه عضوی از فیلمهای هری پاتر بودم کلی افتخار می کنم."
دربارة همکارانش دانیل رادکلیف و روپرت گرینت که نقش هری و رو را بازی می کنند می گوید:" بیشتر از یه دوست معمولی. اونا می شن مثل برادر. یا خواهر، نمی دونم. در واقع من اونها رو مثل پسرای معمولی نمی بینم. در واقع اصلا نمی تونم تصورش رو بکنم که بخوام با اونها "قرار و مدار" بذارم. برای اونها مثل دوستای صمیمی هستن. من می تونم بدون هیچ منعی با اونها بگم و بخندم. واقعا خیلی از اونها خوشم میاد."
"هرمیون یه دیکشنریه – اون از کلمات بزرگی استفاده می کنه که من متوجه نمی شم."
"هرمیون مثل نوکر پر روی معلم هاست که عشق مدرسه رفتن داره، و خیلی دختر مامانی ایه. اون یه خورده اعصاب خورد کنه، ولی خیلی..... اون واقعا خورة کتابه.... واقعا سخت بود که برای شیش ماه تنها دختر توی یه فیلم باشی. هرمیون همیشه باید دماغش رو به بالا باشه. فکر کنم کل شخصیتش همینه. اگه اینطوری نبود اون عادی می شد و این شخصیت اون رو می سازه. اون همش تو این حالته که "من درست می گفتم و تو اشتباه می کردی." من از همینش خیلی خوشم می یاد.... بعضی وقتها حرفهاش رو که می خونم نمی فهمم و آخرش با خودم می گم الان چه فکری داره تو سرش می گذره!!... هعرمیون کیه کار هوشمندانه می کنه، مثلا دکتری، چیزی می شه، یا اینکه خیلی علمی میشه.... من مطمئنم هرمیون مجرد می مونه... خیلی ایراد گیره.... و معتاده به مدرسه. همیشه به رون و هری دستور می ده. و به نظر من واقعا از این کار لذت می بره. تنها دختر باشی خیلی خوش می گذره.... هرمیون فوق العاده است!"
"فکر می کنم بازیگری خارج از دنیای هری پاتر با تجربة من خیلی فرق داشته باشه، من نمی خوام هری پاتر آخرین کاری باشه که انجام می دم."
"کارهای غیر معمول تری هم باید انجام می دادم...... مثلا تو یه صحنه گربه می شدم. من خیلی از اون خوشم اومد، آخه من خودم و خونه دو تا گربه دارم."
"من عشق کتاب نیستم، عشق مدرسه و مشق هم نیستم، عشق تو دردسر نیفتادن هم نیستم."
"من همیشه از بازیگری و خوانندگی و اجرا و بحث خوشم می یومد. اما به این فکر نبودم که شهرت هم با این چیزها به وجود می یاد. هیچوقت از اون بچه هایی نبودم که دوست دارن همه اسمشون رو بدونن."
"سه تا فیلم طول کشید تا هرمیون شلوار بپوشه. تا از ردا با آستین های تنگ و زبر در بیام. هورا!"
"برای گریه کردن قبل از رفن سر صحنه باید کار رو شروع کنی، اونقدر چشمهات رو باز نگهداری که ازشون اشک بیاد. برای لبخند زدن: فقط باید به یه چیز شاد فکر کنی، معمولا مخلوطی از برادپیت و شکلات من رو خندونه!"
کودکی و نوجوانی
شایعه بیمه بدن
روابط خصوصی
«
دیوید کروز دوستی است که احتمالا من را بهتر از هر کس دیگری میشناسد.[۱۶][۱۷]
»
لوپز حدود دو سال و نیم با خواننده هیپ-هاپ، شان کامز رابطه داشت. در ۲۷ دسامبر ۱۹۹۹، لوپز و کامز در نایت کلابی در منهتن بودند که بین همراهان کامز و گروهی دیگر درگیری پیش آمد و یک نفر شلیک کرد. لوپز و کامز با ماشین از آنجا دور شدند ولی توسط پلیس متوقف شدند[۱۸] و یک اسلحه روی صندلی ماشین آنها پیدا شد. کامز متهم به حمل اسلحه شد؛ در همین حال علاوه بر استرس پیش از محاکمه پیگیری موضوع توسط مطبوعات مشکل را دوچندان میکرد، و لوپز یک سال بعد به جریاناتش با کامز پایان داد، در طی یک دادخواست در ۲۰۰۸ وکیل مدافعه گفت که لوپز در این پرونده هیچ نقشی نداشتهاست.[۱۹]
دومین ازدواج او با یکی از رقصندههایش به نام کریس جود بود. جنیفر اولین بار با جود هنگام فیلمبرداری موزیک ویدئو "Love Don't Cost a Thing" آشنا شد. این دو در ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۱ در خانهای در حومه لوس آنجلس ازدواج کردند. جنیفر و جود در ژوئن ۲۰۰۲ به رابطه شان پایان دادند و سرانجام با ورود بن افلک در ژانویه ۲۰۰۳ به طور رسمی از هم طلاق گرفتند.[نیازمند مدرک]
رابطهٔ او با بن افلک بازیگر سرشناس هالیوودی مورد توجه رسانهها قرار گرفت به طوری که پاپارازیها این زوج را بنیفر مینامیدند. جنیفر خبر نامزدی اش با بن را در نوامبر ۲۰۰۲ اعلام کرد. بن افلک حلقهای ۱٫۲ میلیون دلاری به جنیفر داد. جنیفر در یک مصاحبه قول داد که به زودی با بن افلک ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد. این دو تاریخ ازدواجشان را ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۳ در سانتا باربارا اعلام کردند. اما چند ساعت قبل از برگزاری مراسم خبر به هم خوردن نامزدی جنیفر و بن منتشر شد و این مراسم به هم خورد. این دو سرانجام در ژانویه ۲۰۰۴ از هم جدا شدند. جنیفر و بن در چند فیلم در کنار هم بازی کردند از جمله: Gigli ، Jersey Girl . بن در موزیک ویدئو جنیفر به نام "Jenny from the Block" نیز ظاهر شد.[نیازمند مدرک]
کمتر از دو ماه بعد از جدایی جنیفر و بن، جنیفر با مارک آنتونی آشنا شد. البته جنیفر و مارک در دهه ۹۰دوستی کوتاهی داشتند (قبل از اینکه جنیفر ازدواج کند). این دو در اوایل ۲۰۰۴ آهنگی را برای فیلم "Shall We Dance?" که جنیفر در آن بازی کرده بود، با هم ضبط کردند. در اکتبر ۲۰۰۳، مارک آنتونی از دختر شایسته جهان، دایانارا تورس طلاق گرفت (برای دومین بار). آنها ۲ فرزند نیز داشتند. جنیفر و مارک در ژوئن ۲۰۰۴ در مراسم کاملا خصوصی ازدواج کردند. دختر مارک آنتونی، آرایانا در آخر موزیک ویدئو "Get Right" به عنوان خواهر کوچکتر جنیفر ظاهر شد. در نوامبر ۲۰۰۷، هنگامی که جنیفر برای آخرین بار در تور "En Concierto" روی صحنه رفت اعلام کرد که باردار است. البته پدر جنیفر بعداً اصلاح کرد که جنیفر قرار است صاحب دوقلو شود. و جنیفر در ۲۲ فوریه ۲۰۰۸ صاحب یک دختر و یک پسر شد. لوپز با دریافت مبلغ ۶ میلیون دلار اجازه داد تا عکس او و دوقلوهایش در مجله پیپل چاپ شود. سرانجام در ۱۵ جولای ۲۰۱۱ بعد از ۷سال زندگی مشترک، جنیفر و مارک آنتونی از هم جدا شدند.[نیازمند مدرک]فیلمها
آلبومها
تک آهنگها
نام اصلی
جنیفر لین لوپز
نام مستعار
جی لو
زادروز
۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۶۹ (۴۲ سال)، نیویورک
اهل کشور
آمریکایی
سبکها
موسیقی پاپ-ریتم و بلوز
کار(ها)
خواننده و بازیگر
مدت کار
۱۹۸۷ تا کنون
زندگی هنری
او در گلدن گلاب ۲۰۱۲ برنده بهترین بازیگر نقش اول زن در بخش کمدی یا موزیکال، بخاطر بازی در فیلم هفته من با مرلین شد.زندگي خصوصي
نام اصلی
میشل اینگرید ویلیامز
ملیت
ایالات متحده آمریکا
تولد
۹ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ سال)
مونتانا
پیشه
بازیگر
همسر(ها)
هیت لجر (۲۰۰۷-۲۰۰۴)
فرزندان
یک فرزند
صفحه در وبگاه
Power By:
LoxBlog.Com